Ma82a7

چقد عجیبن فیکایی که چند سال از تموم 
          شدنشون میگذره
          تو یهو میای اینجا هیشکی نیست
          از نویسنده خبری نیست

ghazalsadeghi814

@Ma82a7 یه فضای خالیه انگار هیچ مس نیست
Reply

ghazalsadeghi814

@Ma82a7 دقیقا درک میکنم
Reply

tkshadows

سلام
          میدونم احتمالش خیلی کمه که این مسیج رو ببینی ولی میشه لطفا بگی چطور میتونم پی دی اف یور هارت سوند رو پیدا کنم؟ کانال تلگرامی دارید؟ یا هرچیزی..

NazaninGh793

سلام. الان که اینجا می‌نویسم نمی‌دونم پیاما رو چک می‌کنی یا نه؛ اما من می‌نویسم به امید اینکه یه روزی بخونیش. توی اینستاگرام با یه نویسنده آشنا شدم و با هم دوست شدیم. یه روز قرار گذاشتیم چندتا داستان (تو همین زمینه) به هم معرفی کنیم و با هم شروع به خوندن کنیم و بعد از هر پارت نظرامونو به همدیگه بگیم. اون عکس از داستان تو برام فرستاد و من واتپد رو نصب کردم. خوندم خوندم خوندم تا اواسط فصل دوم و حقیقتش درد این داستان بهم اجازه نداد که ادامه‌ش بدم. حدود یک سال و نیم ولش کردم. نمی‌تونستم برگردم و بقیه‌شو بخونم. دوستم خوند و تمومش کرد اما اسپویلش نکرد برام و من همینجوری نگهش داشتم تا هفته‌ی پیش که برگشتم و ادامه رو خوندم. می‌دونستم تحمل سد اند بودنشو ندارم اما بازم خوندم. الان به حدی قلبم به درد اومده که نمی‌دونم چی باید بگم و چجوری احساساتمو ابراز کنم. دلم می‌خواد دوباره از اول بخونمش اما فکر نکنم توانشو داشته باشم. هم از دوستم و هم از تو ممنونم بابت همچین داستانی. و ای کاش که دو پارت آخر رو نمی‌خوندم. بچه‌هامون تو طول داستان کلی درد کشیدن و کلی اذیت شدن. الان هر چقدرم براشون خون گریه کنم کمه...

NazaninGh793

@Youniii1lin همین فیکی که اینجاست. صدای قلب تو
Reply

HeliaHasti

واقعا بهترین فیکی بود که خوندم قلم نویسنده خیلی عالیه و میخوام بدونم این اولین و آخرین کار نویسندس چون واقعا با این قلم حیفه که دیگه فیکی ننویسه و بابت حسای خوبی که از این فیک گرفتم واقعا از نویسنده ممنونم و در آخر با مرگ هر کارکتر واقعا واقعا قلبم میشکست واقعا عالی بود داستان و حیف از پایان غم انگیزش 

parisa200517

هر دفعه از اول شروع میکنم به خوندن و همیشه دردش مثل قبله حتی خیلی وقتا بدتره چون یادمه موقعی که چند پارت از فصل اول آپ شده بود شروع کردم به خوندن و هر دفعه دوباره از اول شروع میکنم به خوندن ، توی این سالها خیلی چیزا از شخصیتم تغییر کرده من موقع خوندن این فیکشن برای اولین بار خیلی از احساسات رو درک نمی‌کردم فقط باهاشون غمگین میشدم ولی هر دفعه که مجدد میخونمش انگار بیشتر همزاد پنداری میکنم و این برام خیلی عجیبه. می‌خوام بگم که این فیکشن فقط یه داستان نیست جوری نوشته شده که مطمئنم تا آخر عمرم فراموشش نمیکنم ، شخصیت ها و عشقشون بهم ، دوستی های قشنگ و وفاداری ای که نسبت به هم داشتن و خانواده ای که با هم ساختن، ممنونم که این دنیا و شخصیت های قشنگ رو ساختی