Mana742

سلام سلاممم 
          	خواستم یه عذر خواهی بکنم واسه این مدتی که نبودم 
          	هیچ توجیهی هم ندارم واسش 
          	اما قول میدم توی این چند روز هر دوتا بوک رو به طور منظم آپ کنم ⭐✨

Firooze2002

سلام دوست داشتی خلاصه‌اشو بخون>>
          
          همه چیز از جایی شروع شد که امپراطور، کسی که باید پدر صداش میزدم، تصمیم گرفت صیغه‌ی پسرعموی اولم بشم!
          
          من جنی، شاهدخت هفتم گوریو، مادرم یه گیسانگ از سرزمین هانه!
          اون صیغه‌ی مورد علاقه‌ی امپراطوره و منو برادر تنیم مجبور بودیم واژه‌ی نامشروع رو تموم عمر با خودمون بکشیم!
          برای فرار از ازدواج اجباری به سرزمین هان پناه بردم تا برادرمو پیدا کنم!
          اما اونجا درگیر دو شاهزاده‌ی هان، تهیونگ و سهون شدم!
          
          https://www.wattpad.com/story/366062796?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Firooze2002

myunamoon

سلام ببخشید که بدون اجازه توی مسیج بوردت پیام میزارم 
          من تازه کارم و تازه شروه به نوشتن کردم 
          خیلی ممنون میشم که سه یر به بوکم بزنین و لطفا ایگنورم نکنین =] https://www.wattpad.com/story/343872097?utm_source=android&utm_medium=com.samsung.android.app.notes&utm_content=share_reading&wp_page=reading&wp_uname=azmyuna17&wp_originator=noCDN0L2R69ah98Zpyv4JXKdyvetahhQZRioZK36i2bA0Ml%2BGLNq16BTomvjlIi4I7lLfbhvXUegFNE4HBD4RTt2dIrlHb%2FEO9oOuEJ48UQmIj3kNWAuwH9Rw6CIDk%2Bl
          
          

Mana742

سلام سلاممم 
          خواستم یه عذر خواهی بکنم واسه این مدتی که نبودم 
          هیچ توجیهی هم ندارم واسش 
          اما قول میدم توی این چند روز هر دوتا بوک رو به طور منظم آپ کنم ⭐✨

fafaexo_12

"اعتراف می کنم به گناهانی که زبانم از گفتن شان قاصر است و ذهنم از نگفتن شان بیزار 
          اولین گناه با حضور در آسمان بی کرانش شروع شد ، من تاریکی ام را با او شریک شدم و او روشنم ساخت طوری که چشم گشودم و فهمیدم ماهِ آسمان گشته ام 
          دومی زمانی شکل گرفت که قدم از جاده ی دلش برداشتم و از نگاهش خودم را راندم
          و سومین گناه....
          نه....من گناهکار تنها یک اشتباهم 
          گناهم این است "تسلیم شدن" 
          گناه من تکرار تسلیم شدن است ؛ تسلیم او و سرنوشتی که او را از من دریغ کرده"
          
          https://www.wattpad.com/story/310328990?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=fafaexo_12&wp_originator=n3a7IfcLKXfTOA2PAQgWjeS7LIrN%2FYopnSlP4SpNoE0HnH6vx%2FB9u50t3eBx4jFLBkapKRanswqcQKXvzRB8ZrLS%2FXRxPicPC2ln81l6jxkyC4KMY0Y8FLxv%2FDkvT2Wn
          
          دوست داشتی یه سر بهش بزن شاید خوشت اومد و ادامه دادی به خوندنش

bulletproof-angel

ببخشید که وارد مسیج بوردت شدم هانی...
          اگه دوست داشتی به کتاب منم سر بزن، کار متفاوت و دلنشینیه؛)
          
          https://www.wattpad.com/story/338755591?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=bulletproof-angel&wp_originator=enEATaabEelDfOGb2Ul7gMbA8X7W%2ByZNlYosI%2FVaK%2BWekRVMWWYRYCfiNbEm2vmIla2ysn4tiQ3O%2BFK7o7CsOJadGTBC%2FXBvMAhc7U1YgBvR6qPkJL6IP8MDr6YguBXG
          چون تازه کارم ایگنورم نکنین گایز
          اگه هیشکی نخونتش که فرصت بالا اومدن پیدا نمیکنه، نه؟
          Hope y'all love it:)♡

Melody7979

های لاولی♡ 
          
          کتابی پر از سناریو ریکشن های جذاب و فان آوردم~ 
          
          وقتی میری کنسرت بی‌تی‌اس...
          وقتی با بی‌تی‌اس سر کلاس تقلب میکنید...
          وقتی استری‌کیدز مراقب امتحان میشن...
          وقتی به سونتین فارسی یاد میدی...
          وقتی بی‌تی‌اس برای اولین بار از دستشویی ایرانی استفاده میکنن
          و
          و
          و
          و..... 
          
          کلی سناریو از از گروه‌های دیگه توی این کتاب هست که با خوندنش خنده روی لباتون بیاره :)
          بهش سر بزنید و روزتون رو بسازید♡ 
          
          https://www.wattpad.com/story/257172790?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Melody7979&wp_originator=kYij2pqxN54RrWzzvZng%2FNV%2F0dvFUEcr1vZvdywjxTMA4MfJKVgvkGcIQkiyC%2BU42vv3xNdESNrrXdItCGb4ZpBEEZEHuFLXTC5ExdRMxpa4dfHfwUvlkHQ82ujRIdmr
          
          

_Anumbperson

callagust

های چطوری ؟ قلمتو خیلی دوس داشتم منتظر ادامه ی داستانتم❤️
          خوشحال میشم به بوکم سر بزنی و نظرتو بگی ❤️
          هوسوک به چشم های خیس دختر نگاه کرد تمام ذهنش داشت هول چشم های سرد و بی احساس دختر میچرخید حالا مجبور بود حقیقتی که خوابو از چشم هاش گرفته رو به زبون بیاره تا شاید این سکوت کر کننده رو بشکنه " میدونم که من الان برات غریبم ولی تا وقتی بخوای من پیشتم قلب من همیشه متعلق به تو بوده و هست "
          https://www.wattpad.com/story/324609694?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=callagust&wp_originator=OpeLIosdbjNGrK%2Flau0t9mH1fEIDi6zh6WDXNQOt%2BZXL%2F%2FoHhE6kzVy2YChhKI6p%2BMK60PhTfc4ZSeOCxD%2FJrhFfQelt2X9suV50IRFm%2BnJjE%2BAF3B4H%2B22%2Fgoib5ndr

Mana742

@callagust 
            خیلییی ممنون
             حتما 
Reply