ElhamShirmast
تریسام بود فکر کنم اسمش my daddy بود . زین و لیام فکر کنم ازدواج کرده بودند و هر دو تاپ بودن پس دنبال هری رفتن که با هر دوشون باشه. باهاش قرار می زارن و خانه شون میارنش . حتی فکر کنم از رعد و برق هم می ترسید . اما کلا جریان سر این بود که دنبال شخص سومی برای رابطشون بودن که باتم بشه