امروز هلیوم رو برای بار دوم خوندم و همون حسایی که برای بار اول خوندنش اومده بود سراغم، دوباره واسم تکرار شد. یه تلخیِ شیرین، یه غمِ دوست داشتنی. زیامِ هلیوم برای من خاص ترینه و خیلی احمقانه دوستش دارم :)
مرسی که نوشتیش
دلم واسه هلیم تنگ شده*-*
انگار همین دیروز بود من وسط مسافرت و تو گردش و سفر جدا از همه چی وسط اون پاساژ شلوغ غرق داستانت شده بودم♡~♡
تازه اون موقعا کلا ۷-۸ تا چپتر اپ شده بود:))))
بیا و یه پارت اضافی واس قلبم بنویسسسس
هنوزم گیجم
@callmemobina وای ببخشید که تا آخر بد قول بودم.. ببخشید که بعد از این همه وقت دارم جواب میدم :))) میدونم که گفتم شاید برگردم و باز وانشات بنویسم از شخصیتای هلیوم ولی هرچقدر بعد از اون فکر کردم دیدم نمیدونم از کجا باید شروع کنم پس نشد. شرمندهام :"(