ZAXstyles

یک‌سال پیش رفته بودم خانه سالمندان، دیدن یکی از استاد‌هام که سرنوشت مسیرش رو به این‌جا کشونده بود. روی تخت کناری استاد، یک پیرمرد لاغر با صورت استخونی و عینک ته استکانی نشسته بود که پسرش اومده بود دیدنش. چند باری پسرش رو همین‌جا دیده بودم. والا اون‌روز قصدم گوش کردن به مکالمشون نبود اما شنیدم که پیرمرد به پسرش می‌گفت: «تو منو آوردی این‌جا و حاضر نبودی ازم نگه‌داری کنی، حتا یک‌بار هم نیومدی بهم سر بزنی. حالا اومدی این‌جا و ازم می‌خوای بهت پول بدم تا نیوفتی زندون؟! برو همون‌جایی که تا الان بودی!» پسر هم حسابی شاکی شد و گفت: «من اگه یه آدم روانی و دیوونه باشم، یا یه قاتل زنجیره‌ای، بازم از تو بدتر نیستم. تو آلزایمر داری، می‌دونی چرا؟! چون هر کی کنارته و بهت خوبی می كنه، فراموشش می کنی و راحت می ذاریش کنار..خودت عذاب نمی‌کشی، بیچاره ماییم. تو اصلا یادت نمی‌آد من هر روز همین ساعت می‌آم دیدنت. هم‌چنین یادت نیست برای چی مجبور شدم بیارمت این‌جا!!»
          	پیرمرد یکم دیگه غرغر کرد و بعد ساکت شد. می‌دونی همین مکالمه‌ی کوتاهشون باعث شد من بیشتر درباره‌ی این موضوع فکر کنم. آلزایمر رو می‌گم. اولش فکر می‌کردم چقدر این بیماری بده، اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که لااقل مزایاش برای من بیشتره! به نظرم مغز انسان یک سری ایرادای خاصی داره. مثلا اگه چیزی واردش شه، امکان نداره به صورت کامل بیرون بره. مثل خاطرات آدم‌ها. درباره‌ی خاطرات بد حرف نمی‌زنم، صحبتم راجب خاطرات خوبیه که باید دور بریزیم. خاطراتی که بعد از تموم شدن دیگه نباید مرورشون کنیم. درسته اون لحظه ها خوب بودن، اما مرور کردنشون درد داره. چرا؟ چون خوب بودنش مال همون لحظه‌س، یعنی با مرور کردنشون به خودت می‌فهمونی که دیگه اون اتفاق خوب تموم شده، دیگه نیست، دیگه نداریش، اینه که درد داره و حسرت تکرار اون لحظه‌ی خوب همیشه باهات می‌مونه. مثلا من اگر آلزایمری بودم، الان خیلی چیزهایی که باید فراموش می‌کردم رو یادم نمی‌موند و دیگه ته نشین شده‌های مغزم با یک تلنگر ساده بهم نمی‌ریخت. تلنگر ساده ممکنه یک عطر آشنا، اسم آشنا یا هر چیز دیگه ای باشه، هر‌چیزی که خاطراتت در گذشته باهاش پیوند خورده.
          	 #اچکان 

callmeyj

Nicotrol

سلام لاو خوشحال میشم به استوریای من سر بزنی 
          My one sided love 
          داستانیه که درمورد زندگیه خودمه 
          Lethal 
          داستانیه که تازه شروع به نوشتن کردم و به حمایت نیاز داره
          ممنون میشم بهشون فرصت بدی

miss_m_2818

@bOoODoOoO 
            هو/هی فی ایران .... 
            خودت بفهم منظورمو ....
Reply