mahdiehb2008

سلام لاولی ببخشید بی اجازت وارد مسیج بوردت شدن 
          خوشحال میشم به بوکم سر بزنی 
          مسی هانی 
          دو کیونگسو و پارک جیمین  دو پسر که با تمام دردهاشون بهم پناه میبرند و فرار میکنند ... از چی یا بهتره گفت از کی؟؟
          .... این یه رازه  ......
          رازی که در پایان به یه نفرین تبدیل میشه .....
          در همون دوران با ۳ پسر دیگه هم آشنا میشن شو مینگهائو 
          شاهزاده خلع شده ....
          و لی مارک و لی فلیکس دو برادری که تو آتیش گیر افتادن و هر لحظه به مرگ نزدیک میشدن.....
          حالا هر ۵ تای اونا برای اولین بار در black diamond  عضو یک پک ان پکی که همه امگا ان 
          اگر در بین تمام راز ها و عجایب این پک یک دفعه سر کله جفت های دو عضو اصلی...... کیونگ و جیمین پیدا شده چه اتفاقی می‌افته ؟؟
          اونم نه یکی جفت ...۶جفت حقیقی جیمین.... و ۴جفت حقیقی کیونگ 
          آیا اونها  میتونن در کنار راز ها و نفرینی که گرفتارشن با جفت هاشون باشن ....یانه 
          .ٖ⃔༺ོ༅ི༙ ‌‌ ‌‌༅ྀ༙༻⃘⃕⃟ٜٖ
          https://www.wattpad.com/story/399167436?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=mahdiehb2008

flitata

سلام قشنگم..خوشحال میشم به بوکم سر بزنی :>
          اولین فیکشن ایمجینی که شخصیت اصلیش خود تویی با کرکتر مرد قشنگمون dpr ian
          خلاصه : ایان، مردی که بخاطر انتقام خواهرش بهت نزدیک میشه و تو بی خبر از همه جا قلبتو به راحتی به دستای اون مرد میسپاری..اما چی میشه که همه چیز یهو وارونه بشه و یه عشق ممنوعه گریبان گیر اون مرد و نقشه اش شه؟
          https://www.wattpad.com/story/375230627?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading&wp_uname=flitata

Emmary_kim22

_باهام راحت باش همونطور که با اون شیطان لعنتی راحتی. 
           
          تهیونگ به خوبی میفهمید منظور جونگ‌کوک از "شیطان لعنتی" هادسه پس جواب داد: 
           
          _اون... اون شیطان نیست! 
           
          _معلومه که هست! اگر نبود که اسمش هادس نبود خوشگلم. 
           
          نمیدونست چرا اما هربار که جونگ‌کوک اون رو "خوشگلم" خطاب میکرد، چیزی توی دلش تکون میخورد. 
          شاید پروانه های سرکش توی قلبش بودن؟ 
           
          _باهام حرف بزن تهیونگ. میخوام بفهمم اون هادس لعنتی چرا دیوونه ی تو شده!
          
          مکثی کرد و بعد دوباره ادامه داد: 
           
          _تو چی مونالیزا؟
           
          _من؟  
           
          _اره تو! تو هم عاشق اون شیطان شدی؟
          
          جونگ‌کوک جوری کلماتش رو به زبون میاورد انگار که داشت به تهیونگ التماس میکرد بگه عاشق هادس نیست و تنها کسی که توی قلبش جا داره جونگ‌کوکه!
          
          https://www.wattpad.com/story/372211048?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=Emmary_kim22

inthenameeofaurora

سلام عزیزم ببخشید بی اجازه وارد مسیج بردت شدم:( این اولین بوکمه و نیاز به حمایت داره... خوشحال میشم بهش سر بزنی معرفیش کنی:)
          https://www.wattpad.com/story/330333858?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Theaurrora&wp_originator=tMtrYChXFJqBbPlvuUqXJOy3r94Tsvg4Xp4QGGbIryf0crMMnJiJ7Y7LpZcx4HH1XF3%2BwEl7XsgUPkI5JSWhEtgJEZVnmxEUSGVjUFT7INALctIcx6acOtH%2FnErtySIo

Esraadmin3