چیکار میکنی اگه تو زندگی فقط دو راه داشته باشی؟
1. مرگ
2. ازدواج اجباری
جین فاستر ، دختری از یک خونواده ی ثروتمنده که بخاطر یه سری از مشکلات بوجود اومده در شرکت پدرش مجبور میشه تا وارد بازی کثیفی بشه. اون مجبور میشه تا با کسی که اصلا نه میشاستش ، نه تا حالا دیدتش و نه حتی اسمش رو میدونه یعنی ، زین مالیک ، ازدواج کنه. اینکه چرا باید اینکارو بکنه و چه اتفاقایی پیش روشه رو با خوندن داستان میفهمی...
سلام عزیزم، خوشحال میشم اگه به فنفیکم سر بزنی و حمایت کنی;)