!! ( DARK FLARE ) !!
سلام به خواننده های عزیزم . بابت تاخیری که هفته پیش داشتم ازتون معذرت میخوام . با وجود اینکه شرط ووت هم رسیده بود و شماهم انتظارشو میکشیدین من واقعا تو شرایطی نبودم که بتونم بنویسم . دو هفته ی سختی رو پشت سر گذاشتم و متاسفانه هنوزم مشکلاتم ادامه داره . پس لطفا یه کوچولو بیشتر منتظر بمونید ... به محض اینکه بتونم بنویسمش ( احتمالا دو سه دوز دیگه ) براتون آپ میکنم پارت جدید رو و قول یه پارت بلند و طولانی رو بهتون میدم . لطفا مواظب خودتون باشید . بوس رو سرتون ♡
• Devil Kins
پارک جیمین، جانشین مخفی امپراطوری پارکها که به مدت بیست و دو سال هویت و اطلاعاتش پنهان بود، بعد از مرگ خانوادهاش توسط ادارهی پلیس بازداشت و به حبس ابد محکوم میشود.
با پیشنهادی که کیم نامجون، افسر عالی رتبهی کرهی جنوبی به او میدهد، مغزش را به کار انداخته تا دوباره در مسیر قرار بگیرد و راهش را به سمت جئون جونگکوک و رقیبش، کیم تهیونگ باز کند.
• برشی از متن:
من چیزی شبیه به قهرمان زندگیت نیستم که از دست آدم بدها نجاتت بدم، پارک جیمین!
دنیا شبیه داستانهایی نیست که مادرت قبل خواب برات تعریف میکرد.
• Couples: Vkook / Kookmin / Vmin
• Genres: Dark / Harsh / Smut / BDSM / Action / Crime / Mystery
https://www.wattpad.com/story/278980633?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details&wp_uname=jkscorp
کیم تهیونگ و جىٔون جونگکوک تو سن کودکی متهم به قتل عمد میشن و بخاطر اینکه به سن قانونی نرسیدن وارد موسس اصلاح و تربیت که فرقی با زندان یا تیمارستان نداره میشن و چی میشه اونجا همدیگر ملاقات کنن ؟
-------------------------
تکیه داد به دیوار سرد اتاقش
زانوهاش و بغل کرد
یه قطره اشک از چشماش چکید؛)
آهنگ غمگین زیادی رو مخش بود
روش دوتا پتو بود ولی میلرزید
از سرمای قلب یخ زدش . . .
از شدت قلب درد چشماشو بسته بود
که هیچ چیزی حس نکنه
مدام زمزمه میکرد!
چیزی نیس! اینم میگذره!
عادت میکنی عادت میکنی!
عادت میکنی!!!
I think you'd like this story: "Boy A"Vkook"" by Seti656700 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/370335533?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Seti656700
خوشحال میشم نگاهی بندازید :)
!! ( DARK FLARE ) !!
سلام به خواننده های عزیزم . بابت تاخیری که هفته پیش داشتم ازتون معذرت میخوام . با وجود اینکه شرط ووت هم رسیده بود و شماهم انتظارشو میکشیدین من واقعا تو شرایطی نبودم که بتونم بنویسم . دو هفته ی سختی رو پشت سر گذاشتم و متاسفانه هنوزم مشکلاتم ادامه داره . پس لطفا یه کوچولو بیشتر منتظر بمونید ... به محض اینکه بتونم بنویسمش ( احتمالا دو سه دوز دیگه ) براتون آپ میکنم پارت جدید رو و قول یه پارت بلند و طولانی رو بهتون میدم . لطفا مواظب خودتون باشید . بوس رو سرتون ♡