دو سال از وقتی وارد جامعه ی واتپد شدم می گذره
بعد از ناتموم رها کردن داستانم هر روز احساس می کردم خیلی از مسائل پیچیده ی زندگیم هم ناتموم مونده بارها سعی کردم داستانو ادامه بدم اما ریتم داستان بعد از دو سال از دستم در رفته بود اما حالا من اینجام و میخوام چیزیو که خلق کردم تمام و کمال به شما تحویل بدم
امیدوارم از داستان لذت ببرید
کلی اتفاقای جدید تو راهه
و حرف آخر »خونه بمونید:))))
هی بیب خوشحال میشم به داستان drowningسر بزتی درام رومنس تینیجری ال جی بی تی و یکمی هم غمناکه:)
درمورد دختری که از بیمارستان به عشقش نامه میفرسته و...
پارتا واقن خیلی کوتاهن(در حد ۲-۳خط) و وقتتو نمیگیرن امیدوارم بخوتی و خدشت بیاد:))
سلام رفیق! چخبر؟
اگه از خوندن یه رمان عاشقانه و پلیسی لذت میبری، پس فکر کنم از خوندن رمان « ما» که اولین رمان منه، خوشت بیاد... :)
اینکه رمانمو بخونی و نظرتو بهم بگی برام خیلی ارزشمنده... :)✨
https://my.w.tt/ryjv718yW6
همه بدبختیام از ورشکستگی بابام شروع شد.
از وقتی که مجبور شدم تو دالهوس کار کنم!
اما بهترین بخش زندگیم وقتی بود که با هری استایلز اشنا شدم.
https://my.w.tt/jDORX2XK34
به داستانم سر بزن، پشیمون نمیشی عزیزم.
فالو کن یا حمایت کن اگه دوست داری؛]
Ignore User
Both you and this user will be prevented from:
Messaging each other
Commenting on each other's stories
Dedicating stories to each other
Following and tagging each other
Note: You will still be able to view each other's stories.