اینجا من شادی و غم و ترس و خشم هامو به صورت نوشته در میارم و باهاشون به شخصیت هام جون میبخشم؛ محل زندگیشون احتمالا الهام گرفته شده از اخرین فیلمیه که دیدم یا کتابیه که خوندم و خط زمانی داستانم بستگی داره اهنگی که این اواخر گوش داده باشم مال چه زمانی باشه.
ته همه این قضیه ها داستان هام به صورت بانمک، خندهدار یا حتی معمایی در میاد که حتی خودمم نمیدونم تهش به کجا میرسه.
دوست دارم این نتیجه گیری احمقانه ذهنمو باهاتون در میون بذارم؛ پس به ذهن پریشون و گریبانگیر من خوش اومدید ترشکا!
*ترشک اولین و اخرین عشق زندگی من محسوب میشه طوری که حتی اگر لب مرگم باشم ترشک میخورم و تو وصیت نامهام مینویسم با مال و اموالم ترشک بخرن و بین نیازمندا پخش کنن.
جدا اونی که ترشک رو ساخته نابغه بوده! درد و بلاش بخوره تو سر اونی که امتحان رو اختراع کرد!!
- JoinedNovember 27, 2022
Sign up to join the largest storytelling community
or
Stories by etsuko_dark
- 2 Published Stories

Families
190
30
4
این داستان راجب دوستی های قدیمیه
اونقدر قدیمی که دیدار دوباره دوستای قصهامون همراه با افراد جدیده
این افراد...

child of the cloud
682
88
6
این داستان راجب هایبرید کوچولوییه که به پا به داستان زندگی کسایی میذاره که هرکدوم داستان عجیب و مسخره خودشون...