سینما چیزی نیست مگر رویا. رویایی که هر کدام از ما لحظهای کوتاه پیش از خفتن و لحظهای کوتاه پس از بیدار شدن، مشاهدهاش میکنیم. سینما آشکار نمیسازد، پنهان میدارد.
اگر علاقهمند به سینما هستین، پیشنهاد میکنم به کتاب "هنر هفتم" سر بزنین.
https://my.w.tt/Id1UTMFwB8
هی لاولی خوشحال میشم. به داستانم سربزنی و ازش حمایت کنی.
ژانر ماوراطبیعی داره و فکر کنم تاحالا هری جادوگر رو تو هیچ فیکی ندیدی^^.
شاید ازش خوشت بیاد**❤️.
"The Faith [L.S]" by ritadepp on Wattpad https://my.w.tt/J1zTLaMEP8
سینما چیزی نیست مگر رویا. رویایی که هر کدام از ما لحظهای کوتاه پیش از خفتن و لحظهای کوتاه پس از بیدار شدن، مشاهدهاش میکنیم. سینما آشکار نمیسازد، پنهان میدارد.
اگر علاقهمند به سینما هستین، پیشنهاد میکنم به کتاب "هنر هفتم" سر بزنین.
https://my.w.tt/Id1UTMFwB8
تولدت مبارک خانوم دکتر زیبا:)
تو همیشه خودت میگفتی که خیلی چیزا رو نمیشه گفت، نمیشه نوشت و فقط باید زندگی کرد.
میخواستم اینجا بهت تبریک بگم چون اولین جایی بود که همو دیدیم:)
برات از صمیم قلبم آرزوی آرامش میکنم❤
گلوریا! گلوریای زیبای من!
میدانم که این حقیقت، همانند خنجری بر قلبت خواهد نشست. تو بگو بانوی شکوهمند من، تو بگو چگونه از این عذاب، از این سنگینی که بر شانه هایم احساس میکنم؛ رهایی پیدا کنم. مرهم زخم های بی پایان من، چگونه میتوانم بدون لمس دست هایت زنده بمانم؟
آه اگر بدانی محبوب من، هزاران مرد جنگی قلبم را زیر حمله های بی امانشان گرفته اند؛ و من این جا همان پسرک رنجور گذشته ام که تو با دست های خود شفا بخشیدی. کاش میدانستی که این چشم ها، مگر به دیدن دوباره ی شکوه تو، باز نخواهند شد.
با خود عهد بسته بودم که دیگر هرگز حسرت گذشته های بر باد رفته مان را نخورم؛ اما با چه رویی به خودم بگویم که باز هم با اولین نشانه ی کوچکی از تو، چگونه عهد شکستم. نه؛ اشتباه نکن؛ من از تو گذشته ام. از تو و ترس های بی پایانت، از تو و آن چشم های نامطمئن، من از تو گذشته ام.
هرگز گمان نبر که فکر انتقام در سر دارم. همان روزی که میان انبوه نامه های از راه رسیده، نگاهم منتظر نشد؛ در یافتم که به پایان راه بی پایان تو رسیده ام.
از من دلگیر نباش، دلتنگی از من گذشت و من از تو. ویلیام! مرد رهایی!
تو از من دور شدی و من از اشتباه های بی پایانم.
اگر به گذشته باز گردم هیچ گاه در اعماق آن چشم های لرزان غرق نمیشوم؛ من اگر برگردم هیچ گاه به اسارت گریه های شبانه نخواهم رفت. آه! اگر که برگردم...