Sign up to join the largest storytelling community
or
Stories by loran impo
- 2 Published Stories
ماهِکویر
1.1K
231
9
شنهای داغ، آفتاب سوزان، شبیه به کوره آهن!
گرمای زیاد کلافهاش کرده بود و مردک بی خیال رو به رویش انگار صبر ا...
#659 in kookv
See all rankings
Mr.james _ اقای جیمز
50.9K
7.9K
21
وقتی که جیمین با خنده گفت: هه هه فرض کن تهیونگ! حامله باشی!
وقتی که خودش هم خندید
بلند...
وبعد...اون خندها ک...
#13 in جونگکوک
See all rankings