Sign up to join the largest storytelling community
or
maedeh_b_r
Dec 25, 2024 07:23AM
حاجی حاجی..... رفتم مامانمو بغل کنم (مامانم روبروی سینک بود) نگاهم افتاد به سینک که توش یه بدن بی سره، حاحیییی قلبم یه لحطه از شوک درد گرفت :/بعد متوجه شدم اردکهView all Conversations
Story by higanbana
- 1 Published Story
Dancing With The Devil
890
135
5
《به نام خداوند سرنوشت های در هم تنیده》
همه به شیطان خیره بودند، لحظاتی که بال هایش را قطع میکردند، اما هیچ ک...
#17 in devil
See all rankings