mia_rv_ff

بوک جدید به انتخاب خودتون :) سوالی راجبش داشتید بپرسید
          	https://www.wattpad.com/story/305337378

mia_rv_ff

@mia_rv_ff بچه ها اپش نا معلومه پس اگه احساس میکنید از داستان لذت نخواهید برد صبر کنید تا پارتای زیادی ازش اپ بشه یا اینکه کامل بشه
Reply

vvvvv_kok

آغاز از ریخته شدن خون یک نفر بود ولی قربانی انتقام هنوز هم اطلاعات درستی از جان باختگان نبود مردم کشور های متحد با  توی گرداب خون غرق میشدن و نجات دهنده کجا بود؟ خدا جونگکوک کجا بود که میزاشت بندهاش درد بکش کجا بود که نمی‌شود انقلابی که بپا شده بود که با بدترین وقایع تاریخی قابله مقایسه نبود 
          
          
          https://www.wattpad.com/story/387817906?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=vvvvv_kok

VK-Cheri

سلام عزیزم عذر میخوام بی اجازه پیام میزارم ..
          ممنون میشم اگر دوست داشتی یه سر به فیکم بزنی .
          
          
          پسر دستش رو روی سینه مرد مقابلش گذاشت و لب زد : وقتی بچه بودم ارزوی پرواز داشتم ! 
          حس آزادی و سرخوشی وقتی که بین هوا معلقی .. بدون اینکه هیچ فکر و سنگینی احساس کنی "
          قطره اشکی به ارومی از گوشه چشمش چکید و مردمک های لرزونش روی صورت اروم مرد نشست : میای باهم پرواز کنیم ؟"
          
          
          https://www.wattpad.com/story/374360976?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=VK-Cheri

Seti656700

کیم تهیونگ و جىٔون‌ جونگکوک تو سن کودکی متهم به قتل عمد میشن و بخاطر اینکه به سن قانونی نرسیدن وارد موسس اصلاح و تربیت که فرقی با زندان یا تیمارستان نداره میشن و چی میشه اونجا همدیگر  ملاقات کنن ؟
          
          -------------------------
          
          تکیه داد به دیوار سرد اتاقش
          زانوهاش و بغل کرد
           یه قطره اشک از چشماش چکید؛)
          آهنگ غمگین زیادی رو مخش بود 
          روش دوتا پتو بود ولی میلرزید
           از سرمای قلب یخ زدش . . .
          از شدت قلب درد چشماشو بسته بود
           که هیچ چیزی حس نکنه
           مدام زمزمه میکرد!
          چیزی نیس! اینم میگذره!
          عادت میکنی عادت میکنی!
          عادت میکنی!!!
          
          
          I think you'd like this story: "Boy A"Vkook"" by Seti656700 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/370335533?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Seti656700
          
          خوشحال میشم نگاهی بندازید :)

isa00ac

بابت مزاحمت متاسفم شاپرک.من یه نویسنده تازه کارم.
          نظرت چیه همراه تهیونگ به گذشته ها سفر کنیم و عشق حقیقیشو پیدا کنیم؟تهیونگ و جونگکوکی که دوست دختر دارن و فکر میکنن عشق واقعیشون رو پیدا کردن.به نظرت آخر این داستان چی میشه؟این فیک ورسه و هر دو تاپن.
          https://www.wattpad.com/story/367344810?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=isa00ac
          
          

Rose7505

https://www.wattpad.com/story/359437881?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Rose7505
          هاای ، ساری بی اجازه سرک کشیدم تو مسیج بوردت  ممنون میشم به بوک من سر بزنین و حمایت کنین این اولین فیک منه و خوشحال میشم اگه دوستای بیشتری تو واتپد پیدا کنم^^

Roza_2o22

هی دارلینگ(^^
          ببخشید بی اجازه وارد مسیج بوردت شدم .
          اولین فیکمو مینویسم، خوشحال میشم افتخار نگاهت رو داشته باشم =]
          https://www.wattpad.com/story/351337723?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Roza_2o22&wp_originator=xdN%2BI83WDStHchuo2XZyqA8h4xoxLKi9jwprokDH1liE4TWKbH4phw6JsE7iDCIzBXznxkESlt2l1qRom7IqcKYvC5eMgksdZKyzAihd5md85pRFZ2H5a2nySw%2BVBfTG