star3138
Link to CommentCode of ConductWattpad Safety Portal
سلام به دوستان، آشنایان و اعضای محترم واتپد که من رو میشناسن... خیلی اتفاقات توی این مدت افتاده... اتفاقاتی که هیچوقت قرار نیست اثرشون از روح و جسم و روانم پاک بشه.... حقیقتش دیگه نه انگیزهای دارم برای موندن... نه دلی برای خوندن و نه حسی برای نوشتن... اکانتم رو حذف نمیکنم... اما دیگه بجز نوشتن دوتا فیکشن نیمهکارهم فعالیتی هم نمیکنم... اون دوتا رو هم مینویسم و کامل یه روز آپ میکنم... عامممم... همیشه فکر میکردم اگه یه روز قرار باشه برم خیلی حرف دارم برای گفتن... ولی ندارم:) خوب... همگی مراقب خودتون باشین... خدا نگهدارتون باشه... لاو یو آل❤️ استار✨
star3138
سلام به دوستان، آشنایان و اعضای محترم واتپد که من رو میشناسن... خیلی اتفاقات توی این مدت افتاده... اتفاقاتی که هیچوقت قرار نیست اثرشون از روح و جسم و روانم پاک بشه.... حقیقتش دیگه نه انگیزهای دارم برای موندن... نه دلی برای خوندن و نه حسی برای نوشتن... اکانتم رو حذف نمیکنم... اما دیگه بجز نوشتن دوتا فیکشن نیمهکارهم فعالیتی هم نمیکنم... اون دوتا رو هم مینویسم و کامل یه روز آپ میکنم... عامممم... همیشه فکر میکردم اگه یه روز قرار باشه برم خیلی حرف دارم برای گفتن... ولی ندارم:) خوب... همگی مراقب خودتون باشین... خدا نگهدارتون باشه... لاو یو آل❤️ استار✨
star3138
star3138
میدونی.. پاک کردنت از قلب و روحم سختتر از پاک کردنت از تگام بود... شاید بخاطر همین انقدر طول کشید... ولی الان... احتمالا تونستم موو آن کنم:)
star3138
When I was younger وقتی کوچیکتر بودم I knew a boy and a boy دوتا پسر رو میشناختم Best friends of each other دوستای صمیمی هم بودن But always wished they were more اما همیشه دلشون میخواست بیشتر باشن Cause they loved one other but never discovered چون عاشق همدیگه بودن اما هیچوقت نفهمیدن Cause they were too afraid of what they'd say چون شدیدا از چیزی که میخواستن بگن میترسیدن Moved to different states. رفتن به دوتا ایالت مختلف Now it's on the sequel حالا این داستان ادامه داره About me and my friend در مورد من و دوستم Both our parents were evil والدین جفتمون اهریمن بودن So we both made a bet پس با هم یه شرطی گذاشتیم If we worked and we saved we could both run away and have a better life... اگه کار میکردیم و پسانداز میکردیم میتونستیم با همدیگه فرار کنیم و یه زندگی بهتر داشته باشیم. And I was right و حق با من بود I wonder if she's alright نمیدونم حالش خوبه یا نه... The story..... Conan gray
star3138
سر کلاس ایمونولوژیام. روزهم. گشنمه. سحری نخوردم. و دیکم در این لایف استایل تخمی خودم... دیگه حال ندارم مؤدب باشم ساری..
star3138
@_autistic_ اونی خودتم جای من بودی میخواستی هم نمیتونستی مراقب سلامتیت باشی... تو که میدونی دیگه...
•
Reply
khoshe_adira
نوروز مبارک لاو(:
_autistic_
میدونی نمیخوام بگم امیدوارم امسال هیچ اتفاق بدی برات نیفته هیچ وقت ناراحت نباشی چون این دو تا هر روز و هر لحظه چسبیدن بهمون به جاش میخوام بگم امیدوارم دوستای خوبی کنارت داشته باشی تا تحمل کردن و گذشتن از این سختیا برات آسون باشه امیدوارم ته سال که به اتفاقایی که گذشت فکر میکنی لبخند بزنی و بگی ارزش زنده موندن رو داشت مراقب خودت باش و خودت رو بیشتر دوست داشته باش
star3138
@_autistic_ امروز بچهها داشتن سعی میکردن حالم رو بهتر کنن... میگفتن تو بمیری دیگه کی اینطوری کنه اونطوری کنه.. آخرش دیدم کلا بود و نبودم اهمیت خاصی نداره واسه کسی... امیدی که دارم زیادی الکیه ولی همچنان عین احمقا چسبیدم بهش
•
Reply
star3138
star3138
I knew you were trouble when you walked in همون لحظه که دیدمت میدونستم دردسری So shame on me now پس حالا شرم بر من باد Flew me to places I've never been من رو به جاهایی پرواز دادی که هیچوقت نبودم Now I'm lying on the cold hard ground حالا روی زمین سفت و سرد دراز میکشم... i knew you were trouble Taylor swift