MASOUD

واقعا نمیخوام با سوالام بدون اجازتون اوقاتتونو تلخ کنم و اذیتتون کنم
          واقعا شما مسعود هستین؟
          رمان هرلحظش واقعی بود؟
          اجازه دارم ازتون چندتا سوال بپرسم؟
          یکسال هست خیلی درگیر رمانتون شدم

داستان با سلول سلول بدن حس میشه واقعا عالی بود 

و اینکه لطفا آیدی تلگزام اگه چنل دارین یا اینستا اگه توضیح گذاشتین ممنون میشم واقعا یا احترام ✋️

من کامل معتاد فیکشنتون شدم و الان نمیتونم بفهمم یه عالمه چرا هست و اینکه چجوری تحمل کردی و چجوری شد واقعا آیا حالت خوب شد و اون اون سر دنیا رفت یه روز هم برنگشت به هیچ عنوان حتی احساس درد قلب میکنم از این همه درد پایان داستانتون لطفا جواب بده یعنی الان چقد گذشته ؟ برنگشت به هیچ عنوان هیچچ عنوان راحت رفت زندگی کرد؟  

سلام من خیلی پیام گذاشتم پر از ابهام از اون همه سردی یهو به یک عشق تنها رسیدی واقعا نیاز دارم صحبت کنم بات اکه واقعا مشهودی خیلی چیز تو سرمه میشه جواب بدی لطفا واقعا آخر فیکشن منو بهم ریخت اصلا یه جورایی دیگه کلا 

سلام وقتتون بخیر باشه من یکساله دنبال اینم بتونم رمان جدیدی که نوشته بودید راجب قبل از نگین بودو بخونم ولی موفق نشدم میشه آیدی جدیدشو بدید

نمی‌دونم میخونی یا نه اما بدون من برای بار.دوم رمانتو خوندم مثل بار اول آخر قصه با تمام وجود گریه کردم شک‌نکن باز هم میاد کنارت .. عشق واقعی گم نمیشه منی که این گرایشو دارم  آرزوی تجربشو دارممم لحظه ب لحظه م با تصورات بی دی اس ام میگذره کلمه ب کلمه رمانت علاقیات منو میگفت .. امیدوارم یک ذره هم شده آروم تر شده باشی بدون بی نظیرییی هنوز بخش هاییشو * روزی چند بار میخونم اگر روزی برگشت اگر الان با کسی نیستی و دوباره بانگین رابطتون مثل قبل خوشگل شد بهمون بگو حتما و این هم بدون که حتی وقتی دارم کارهای عادیمو انجام میدم ناگهان صحنه ها * میاد جلو چشمم آنقدر که تاثیرش عمیق بوده تو ذهنم چون دقیقا چیزهاییه که همیشه تو ذهنم رویاشو دارم قشنگترینننننن رابطه رو داشتین البته دارین میدونم ک برمیگرده❤️‍

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه 
          راستش من از همون دوران که شما شروع کرده بدید این رمان رو می نوشتید همراهتون بودم و حتی الان هم شاید بالای ده بار این رمان رو خوندم و وقتی متوجه شدم این رمان از روی واقعیت بوده و شما چقدر سختی کشید تعجبم بیشتر شد چجوری تا الان تحمل کردید چون خودم هر وقت این رمان رو می خونم گریم میگیره و امیدوارم همیشه بتونید خوشحال باشید و تصمیم های خوبی برای زندگیتون بگیرید 
          یه سوال دیگه ای هم داشتم آی دی تلگرام و اینستا رو هر کاری کردم برام نمی یاورد می تونید من رو راهنمایی کنید 

باورتون نمیشه من برای این رمان چقد گریه کردم، ترس و هیجان و ناراحتی توی این داستان واقعا موج میزنه و خیلی فوق العادع بود من با رمان شما عاشق نوشتن شدم و ازتون الگو گرفتم و انقد دوسش داشتم که فکنم هر پارت رو ۳ باری خوندم واقعا ممنون که نوشتینش :)

چرا از زبون خودتون ننوشتید ؟ 
          واقعا برام سوال