سلام به هر کی این پست مسیجو میبینه
راستش بشدت دنبال یک فیک میگردم اما پیداش نمیکنم اگر دیدی ممنون میشم لینکشو بزارید.
درباره چان و بکهیون بود که خانواده چان پولدار بود و یه خونه تو روستا داشتند خلاصه چان و بک باهم دوست میشن بعدشم دوستپسر اما نمیدونم چه میشه که پدر چان میمیره و چان به شهر میره و مقصر مرگ پدرشو خانواده بک میبینه. بعد کدتی که بک خبری از چان نداره میره شهر و شرکتشو پیدا میکنه چانو میبینه اما چان بهش محل نمیزاره خلاصه بک میفهمه و میگه انتقامتو از من بگیر و...
خیلی قشنگ بود اگر همچین فیکی دیدید بگین بهم
بوس بهتون
کیم تهیونگ و جىٔون جونگکوک تو سن کودکی متهم به قتل عمد میشن و بخاطر اینکه به سن قانونی نرسیدن وارد موسس اصلاح و تربیت که فرقی با زندان یا تیمارستان نداره میشن و چی میشه اونجا همدیگر ملاقات کنن ؟
-------------------------
تکیه داد به دیوار سرد اتاقش
زانوهاش و بغل کرد
یه قطره اشک از چشماش چکید؛)
آهنگ غمگین زیادی رو مخش بود
روش دوتا پتو بود ولی میلرزید
از سرمای قلب یخ زدش . . .
از شدت قلب درد چشماشو بسته بود
که هیچ چیزی حس نکنه
مدام زمزمه میکرد!
چیزی نیس! اینم میگذره!
عادت میکنی عادت میکنی!
عادت میکنی!!!
I think you'd like this story: "Boy A"Vkook"" by Seti656700 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/370335533?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Seti656700
خوشحال میشم نگاهی بندازید :)
سلام به هر کی این پست مسیجو میبینه
راستش بشدت دنبال یک فیک میگردم اما پیداش نمیکنم اگر دیدی ممنون میشم لینکشو بزارید.
درباره چان و بکهیون بود که خانواده چان پولدار بود و یه خونه تو روستا داشتند خلاصه چان و بک باهم دوست میشن بعدشم دوستپسر اما نمیدونم چه میشه که پدر چان میمیره و چان به شهر میره و مقصر مرگ پدرشو خانواده بک میبینه. بعد کدتی که بک خبری از چان نداره میره شهر و شرکتشو پیدا میکنه چانو میبینه اما چان بهش محل نمیزاره خلاصه بک میفهمه و میگه انتقامتو از من بگیر و...
خیلی قشنگ بود اگر همچین فیکی دیدید بگین بهم
بوس بهتون