نام داستان : دائم الپریود
کاپل: هیونمین
ژانر: طنز - اسمات - حاصل رول - مدرسه ای - داستان بد آموزی داره... انتخاب با خودتان است😂
تایپ شخصیت اعضا :Hyunjin: Entp
Seungmin: Entp
نذارین دوتا entp باهم باشن😂💔
_________________________________________Hyunjin:
تو مدرسه نشسته بودم
طبق معمول نیمکته اول
اون پسر پر روعه رو دیدم که با حالته منزجری نگاهم کرد و رفت صندلی عقب نشست
هیچکس تا حالا جرئت نکرده بود با پسره بزرگترین شرکته کره اینطوری رفتار کنه جز یه خر وحشی...Seungmin:
صب با مامانم دعواکرده بودم برینم دهنش لنتی....کثافت وحشی الاغ حوصله هیشکیو نداشتم با حالت زاری از خونه بیرون زدم و تو دلم به همه چی فوش میدادم و موهامو میکشیدم به مدرسه که رسیدم اون چندشو دیدم دندونامو بهم فشار دادم و لبمو کج کردم و چن تا فوشم به اون تو دلم دادم و تو مخم کشتمش و جرش دادم و رفتم صندلی عقب نشستم و کولمو پرت کردمHyunjin:
بعد از زنگه کسل کننده ی ادبیات از سره میزم بلند شدم و طبقه معمول اون دخترای سیریش اویزونم شده بودنبه چان گفتم اونارو ازم دور کنه
نگاهم به اون یارو افتادبه دیوار زل زده بود و اخماش توهم بود
ازین زاویه کیوت به نظر میرسید ولی این اخلاقه تخمیشو نمیتونست بپوشونهSeungmin:
همین طور که به دیوار خیره شده بودم و ته مدادمو میجوییدم و صدای مزخرف اون دخترای لوسو که عشوه میومدنو تحمل میکردم اعصابم رید و پاشدم و جامدادیمو توسره اون پسره کونکش پرت کردمHyunjin:
با عصبانیت بهت نگاه کردم
همه داشتن راجب اینکه چجوری جرئت داشتی اونکارو بکنی حرف میزدن
پوزخند زدمو به سمتت اومدم
یقه یونیفورمتو گرفتمو کشیدم
-چه مرگته؟؟Seungmin:
مرتیکه گمشو برو بیرون کلاس لاساتو بزن محکم به سینت کوبیدم ...دستتم از یقم بکش ...و نمایشی یقمو مرتب کردم وسرجام نشستم و باحرص شیر کاکائومو باز کردمHyunjin:
بهت با نفرت خیره شدم
آدم چقدر میتونست پر رو باشه؟...
من که کاری بهش نداشتم
باید یاد بگیره بامن در نیوفته
چرخیدم سمتت و شیر کاکائوتو ازت گرفتم و رو لباست خالیش کردمSeungmin:
با عصبانیت از جام بلند شدم و دونه دونه دکممه هامو با حرص باز کردم و پرهنمو تو صورتت پرت کردم ...بشورشبارکابی به سمت در کلاس رفتم تا ازاتاق پرستاری مدرسه لباس بگیرم
Hyunjin:
پیرهنتو از صورتم برداشتم و پرتش کردم رو زمین
-به همین خیال بمیر هرزهچان اومد سمتم تا ارومم کنه
- میکشمش ... با دستای خودم میکشمشSeungmin:
سرجام ایستادم و عقب عقب به سمتت برگشتم و بقیه شیر کاکائورو روسرت خالی کردم از انتهای موهات شیر کاکائو رو اون قیافه مزخرفت میریخت
YOU ARE READING
stray kids oneshot🔞
Fanfictionوانشات از کاپل های مختلف استری کیدز بعضی قسمتا خیلی سمین که از اولش میتونیدبفهمید کدومان و اینا بیشتر جنبه خنده دارن ژانر داستانا اول هر قسمت نوشته میشه کاپل هر داستان رو سر تیتره اون قسمته فرد تاپ اسمش اول نوشته میشه