برف

31 11 0
                                    

هنوزم نمیفهمم چطور
تشخیص میدادی برفی که می‌باره... زود آب میشه یا رو زمین میشینه....
و واقعا افتخار نمیکنم که بدونم.
به هر اون تواناییه خاصه توعه....
میدونی بعضی وقتا با نبودنت اوکیم،نه که خوشحال باشم ، فقط درد همیشگیه قلبم کمتر میشه.
مثلاً وقتایی که برف میاد و میخوام برم برف بازی ، نیستی که بزنی تو ذوقم و بگی این برف زود آب میشه و الکی دلمو خوش نکنم.
اوه خدای من حالا که فکرشو میکنم، تو واقعا خبیث بودی .
آخه کی به نوجوون چهارده ساله ای که تنها خوشحالیش برف بازی و بستنی و خودتی سخت میگیره .
بیخیال.
دلم واسه وقتایی که تو برفا دراز میکشیدم و روم برف بیشتری می‌ریختی تنگ شده.
من و ببخش همچین چیزی میپرسم اما... یعنی الان که  نمیتونیم همدیگه رو بغل کنیم و زیر پتو قایم شیم.... سردت نیست؟ فکر نکنم... آخه مرده ها که سردشون نمیشه.
اما من سردمه
هاها
میبینی؟ کسی که عاشق سرما بود و زمستونا بجای لبو بستنی میخورد ، سردشه.
این عادی نیست.
بابا کسی که همیشه ی خدا سردش بود تو بودی
احمق.
دیگه دارم زیادی شبیهت میشم.
می‌خوام...
می‌خوام دیگه سردم نشه
می‌خوام ازت بدم بیاد
اما میدونی....
آه بیخیال.
اینجوری احمقانه تره

_میلا✨☁️

✨توتیای دریایی🌊Where stories live. Discover now