Say When: Chapter 1

739 94 25
                                    

I see you there, don't know where you come from

تو رو اونجا دیدم، نمی دونم از کجا اومدی

Unaware the stare from someone

از اینکه یه نفر خیره نگاهم می کرد بی خبر بودم

Don't appear to care that I saw ya. And I want ya

اینجوری که به نظر میاد اهمیت نمیدی که من دیدمت. و من تو رو می خوام

What's your name

اسمت چیه

'Cuz I have to know it

چون من باید بدونم

You let me in and begin to show it

تو میذاری من وارد زندگیت بشم و بعد شروع میکنی به نشون دادنش

We're terrified 'cuz we're heading straight for it, might get it.

ما وحشت زده‌ ایم چون داریم مستقیم به طرفش میریم، شاید بدستش آوردیم.

You're in the song playing on the background

تو در آهنگی هستی که تو پس زمینه پخش میشه

All alone but you're turning up now

تو تنهایی اما الان داری کشف میشی

And everyone is rising to meet you, to greet you

و همه از جاشون بر می خیزن تا تو رو ببینن، تا باهات احوالپرسی کنن

Turn around and you're walking toward me

چرخیدم و دیدم داری به طرف من میای

I'm breaking down and you're breathing slowly

من دارم فرو میریزم و تو داری به آرومی نفس می کشی

Say the word and I will be your man

اون چیزی که باید بگی رو بگو و من مرد تو میشم

Say when

بگو کِی

***

استیو

با در نظر گرفتن همه ی جوانب، کاملا با عقل جور در می اومد که اولین باری که استیو، تونی استارک رو از نزدیک دید، اون مرد داشت از سقف به وسط سالن می اومد، به نظر می رسید که یهو از ناکجاآباد پیداش شده و زره آیرن من رو به تن داشت، آتش بازی بزرگی در اطرافش روی استیج وجود داشت و همه چیز طوری با زرق و برق بود که انگار اون روز، روز 4 جولای و کریسمس با هم بود. استیو هیچوقت قبلا چیزی که اینقدر براش پول خرج شده باشه ندیده بود.

Say When Verse Where stories live. Discover now