کوک
یکی از افراد اونجا من رو راهنمایی کردن و رفتم حمام
وایی خیلی حمامش ترسناک بود
ولی من باید عادت میکردممن از اون دنیای جهنمی به یک جهنم دیگه اومده بودم
واییی من چقدر بد شانسم هق
* خودتو حمام میکنید یا ..
+ خو ..خو..دم
وارد اون جا شدم و بدون اینکه متوجه شدم اشکام شروع به ریختن کرد
اون خدمتکار رفت و من تنها موندم

وارد اون چاله شدم نمیدونستم اسمش چیه
( 😖 )
آبش عجیب بود تا به حال همچین آبی رو حس نکرده بودم
بیخیال ترسم شدم و شروع به شستن خودم کردم
__________________________
ته
روی تخت بزرگم نشسته بودم و استراحت میکردم تا اون کوچولو بیادبعد از چند مین دیدمش که با خدمتکار اومد
لباس هایی که بهش داده بودن عالی بودحمام هم که کرده بود تمام لکه های صورتش رفته بود
با سرم به خدمتکار اشاره کردم که بره
خدمتکار بدون حرفی سریع رفت
اون پسر سرشو پایین گرفته بود و هیچی نمی گفت و به وضوح میشد ترس رو توش دید
_ بیا اینجا
هیچ حرکتی نکرد
از جام بلند شدم و چند قدم سمتش رفتم
یه قدم عقب رفت و سرشو آورد بالاچشماش پره اشک بود
فکش رو محکم تو دستام گرفتم
_ نمیخوام دیگه ازت نافرمانی ببینم فهمیدییییی( با داد)
+ هق چرا منو هق ول نمیک هق نی
_ چون ازم کمک خواستی
+ این یعنی .. کمک ..._ اینجا جهنمه و با زمین خیلی فرق داره
منم ابلیسم
باعث و بانیه تمام خرابی ها
من مثله انسان ها احساس ندارم ... که دلم برات بسوزه
میفهمیالان هم زیاد سعی نکن چون فقط خودت خسته میشی
دستم رو تو هوا تکون دادم
+ چرا من ..ن..نمیتونم..ت..کون بخورم ( منحرفا 😂😂😂)
دندون های نیشمو در آوردم و توی پوست دستم کردم
خون سیاه ازش می ریخت بیرون
دستم رو در دهنش گذاشتم و خون رفت داخل دهنش
+ این...هق چی ب..بود
به گردنش زل زدم که علامت شیطان روش ظاهر شد_ خب بزار بگم
الان تو هرجا بری من راحت میتونم غیبت کنم
و پیش خودم ظاهرت کنمو هر جا بری بخاطر اون علامت روی گردنت میفهمن ماله منی
دستم رو تکون دادم و آزادش کردم
+ توروخدا بزار برم هق هق
شروع کرد به گریه کردن
_ گریه نکن وگرنه کیسه اشکتو خشک میکنم
(عوضییی)+ با..ش..شه
_ میتونی بری تو اتاق
بدون هیچ حرفی از پیشم رفت
قرار بود اون .....😛😁
_________
سلام خدمت سلاطین محترم
خوبین خوشین
چه خبراگه دیر آپ میکنم ببخشید
کلی کار دارم
باید کلی کلاس برم 😬دیگر به بزرگی خودتان ببخشید ( کیبورد کردش بزی 😂😂😂😭😂)
خب فحش به ته و کیبورد من آزاده
دوستون دارم باییی😁😁
YOU ARE READING
Devil Love
Fanfiction+ میدونی وی گناه من این بود عاشق یه شیطان شدم و حاضرم برای موندن توی جهنمت گناهمو بیشتر کنم _ باید تا آخر عمرت توی جهنم من تاوان گناهتو بدی بیبی... ژانر : جهنمی _ انگست _ هپی اند_فول اسمات کاپل : ویکوک ... های گایز این یه فیک فول اسماته اگه دوس ن...