عشق
من قبلاً خیلی مریض بودم، نمیدونم چه بلایی سرم اومده بود سعی کردم خودمو بکشم متاسفم، اما نتونستم از نبودت خیلی رنج میبرم فکر میکنم هر طنابی دردش کمتر از اینه
لو صدامو بشنو... منو لمس کن میخوام ببینمت، نمیخوام دیگه هرشب با بالشتا صحبت کنم الان بیشتر از یک هفتست که غذا نمی خورم.
دیگه به مدرسه نمی رم، بچه ها همه نگرانمن....همه نگرانن. اگر اونا میدونستن که امروز سعی کردم چه کاری بکنم معلوم نبود چه واکنشی نشون میدادن....اما اون نمیزاره، لو منو از دستش نجات بده.
ESTÁS LEYENDO
28 days without U [L.S] Persian translate
Romance[Persian translation] بیست و هشت روز بدون تو با بیست و هشتا نامه که داخل اون دفترچه مشکیه، همون که کنار تختت بود نوشتم... میدونم داری بهم گوش میدی و مواظبمی...منم عاشقتم داستان کوتاه درباره احساسات هری بعد از خودکشی لویی، اما بعد ۲۸ روز چه اتفاقی م...