part 3

2.5K 242 47
                                    

سلام گایز چطورید علامت ها رو حفظ کنید

جونگ کوک ^

جیمین &

تهیونگ *

جیهوپ ٪

یونگی #

نامجون +

جین ×

بابای تهیونگ $

هیونا £
..............

Taehung pov.

*  اهمممم اهمممم چیزه  من .م.ن بهتره برم . چیزه سلام من تهیونگم منشی جدیدتون

# اونه خودمون میدونیم بیب تو برو پایین تا ماهم بیاییم

٪ یا اگه راحتی  میتونی اینجا بمونی برای ما فرقی نداره

* همشون داشتن با یه نیشخند نگام میکردن . امم م.من میرم پایین رئیسان عزیز . چون اگه نرم قول نمیدم با لکنت و لپای قرمز خودمو لو ندم . اروم اینو زمزمه وار گفتم
با توانم فقط از اون جا دور شدم وقتی  از  اتاق امدم بیرون . تونستم نفس که یه ساعته متوقفش کردم ازاد کردم ایشش این دیگه چی بود من تا کی باید اینجوری بمونم .

۵ ساعت بعد 

تو این ۵ ساعت خیلی چیزا رو یادت گرفتم . امروز تو خونه همشون بهم کارایی که باید بکنمو یادم دادن . . ولی واقعا وقتی تو کارشون تمرکز میکنن خیلیی هاتر میشن لامصب ها 

* امممم چیزه ممنونم  که بهم همه چیز رو یادت دادین  ولی بهتره من دیگه برم چون دیرم میشه  وقتی بلند شدم تا برم یه صدای دختری امد

£ اوپاااااا هااا نازنینم کجایید ببینید بیبی تون امده نمیخواید خوشامد بگید

* بی.بیبی یعنی چ.ی چی اونا دوست دختر دارن

^ همممم همین یکی رو کم داشتیم جنده اعظم وارد میشود

+ اوفففف این چند ساعت واقعا خسته شدم یه قهوه خیلی میچسبه به تهیونگ  نگاه کردم مثل بچه های کیوت لپاشو باد کرده

& هییی هیونگ واسه منم بیار . همینجوری که داشتم کار میکردیم نگاهم به تهیونگ  افتاد . اگه الان نسبته خاصییی داشتیم داشتیم حتما اون لباییی قرمز میگرفتم فقط می مکیدم

. هی جین هیونگ  × هممم

& نظرت درباره تهیونگ  چیه .

× هومم هههه خوب خوشگل جذاب . خوشمزه . و صد البته لجبازه معلومه کیوته لعنتی  .

+ داشتم قهوه رو میخوردم که صدای هیونا امد

£ سلامممم اوپااا خوشتیپ من اوه ددی داشتی قهوه میخوردی نوش جونت

+ همممم ولی به لطفا  تو یکی زهرمارم شد

£ یااااا اوپا اینجوری نگو دیگه من میدونم که چقدر چشم انتظار  من بودید

my love it is  6 hot boys : عشق به ۶ تا پسر هات Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon