Part 18

678 196 49
                                    

سوبین هیچ وقت نتونست به خونه خودش برگرده

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

سوبین هیچ وقت نتونست به خونه خودش برگرده

سوبین هیچ وقت نتونست به خونه خودش برگرده

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

تهیون و کای اطراف رو میگشتن تا این که بومگیو سمتشون رفت

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


تهیون و کای اطراف رو میگشتن تا این که بومگیو سمتشون رفت

"یه چیزی بین یونجون و سوبین اتفاق افتاده و عا...سوبین فرار کرده..."

کای آروم زمزمه کرد
"اوه گاد--- اون جوابمونو نمیده چی...چی میشه اگر...اگر...

تهیون شکه شده بود نمیتونست باور کنه
شاید سوبین فقط خوابیده بود
باید میرفتن و خونه رو چک میکردن

همونطور که بیرون میرفتن به بومگیو گفتن
میریم خونه رو چک کنیم ممنون

صبر کنین___بزارین ما هم باهاتون بیایم
صدای یونجون بود که داد میزد

تهیون فقط اونجا ایستاد و دست کای رو گرفت

کای جواب داد

"حتما این خیلی امن تره اگر با آدمای بیشتری دنبالش بگردیم"

رفتن خونه و مطمئن شدن خونه کاملا خالیه
خونه ی بزرگی نبود پس سوبین نمیتونست جایی قایم بشه

ترس تهیون به واقعیت پیوست سوبین توی خونه نبود

همشون توی سکوت ایستاده بودن و نگران بودن

" اون...اون اینجا نیست "

صدای پر از ترس کای بود

یونجون یهویی گفت

" این تقصیر منه "

همه سمتش برگشتن و بهش خیره شدن
بومگیو میخواست خفش کنه

" این اتفاق فاکیه لعنتی تقصیر تو نیست تنها چیزی که الان اهمیت داره اینه که سوبین رو پیدا کنیم پس بیاین روی همین قضیه تمرکز کنیم"

شب پنجشنبه بود سوبین توی خیابون راه میرفت  بی حال تر از همیشه پاهاش اونو سمت جایی میبردن که بهش تعلق نداشت ولی بنظر درست میومد
بعد از همه چیزی که بین خودش و یونجون پیش اومده بود بیشتر از قبل از خودش متنفر بود موبایلش توی جیبش میلرزید ولی اهمیتی نمیداد ،الان لیاقت دیدن دوستاش رو نداشت

عذاب وجدانش بخاطر کاری که کرده بود اذیتش میکرد
چه مست بود و چه نبود بازم یک احمق به تمام معنا بود
جینیونگ از سوبین خواسته بود تا به پارتیش بره باید میرفت

امشب میرفت

اینجوری واسه ی همه بهتر بود چیزی بود که بعد از همه اینا لیاقتش رو داشت
به جینیونگ پی ام داد


●○●○●○●○●○●○●○●○
هایییی ببخشید دیر شددددد

سو این سری شرط ووت که نداریم اما پارت جدید فردا شب اپ میشه با نظراتتون خوشحالم کنید=)
دیدین سوبینمو؟؟؟؟
خودشو به فنا داد این بچه

✦ 𝘐'𝘔 𝘏𝘦𝘳𝘦 Where stories live. Discover now