part 4

464 83 14
                                    


سلام گایز چطورید علامت ها رو حفظ کنید

جونگ کوک ^

تهیونگ *

هانا #

جیمین $

یونگی
&

................

^ اوهه تهیونگ  خوش امدی به سئول  ‌ . چقدر عوض شدی 

* اوه سلام استاد  بله ش.ما خوبید

^ هوم اره هنوزم مثل قبل کیوتی . به من نگو استاد دیگه استادت نیست . میتونی کوک یا جونگ کوک صدام کنی .هوممم

* با شنیدن حرفش اول تعجب کردم ولی به روی خودم نیاوردم. خو..ب ب.اشه جونگ کوک 

میخواستم ببینم مدیر این آموزشگاه  شما هستید چون داشتم روی طرح  جدیدم کار میکردم صدای اهنگتون یکم اذیت میکرد ادمو

^ اوه اره اینجا برای منه ‌. و معذرت میخوام کع مزاحم  کارت شدم . و بهت تبریک میگم که شروع به کار کردی

* اوه . تنها  کلمه ای که تونستم بگم ‌‌ خوبب من دیگه برم.  م.وفق باشید جونگ کوک شی

با سرعت از اونجا رفتم بیرون.  با هوای سرد بیرون تازه یادم افتاد که نفسمو حبس کردم آزاد کنم
شت این قلب بی جنبه انقدر نزن براش نزن براش
اون الان زن داره تو جایگاهی براش نداری

# درستع تو اصلا برای کوکی من جایی نداری چرا باز برگشتی تو نبودی داشتیم مثل ادم زندگیمون رو میکردیم . باز امدی برای کوکی من هرزگی کنی

* با برگشتم هانا دیدم که داره حرف میزنه.  دیگه داشتم عصبانی میشدم . رفتم جلو موهاشو گرفتمو محکم کبونمدمش به دیوار . یه اخ بلندی گفت . 

ببین کیم هانا دیگه نبینم دربارم اینجوری حرف بزنی وگرنه برات بد تموم میشه اها

گفتم که بدونی دختره هرزه

jk pov.

بعد از  رفتن تهیونگ یاده قدیما افتادم . حالا که فکر میکنم خیلییی از کاری کردم پشیمون شدم ‌ . اخه چرا من با هانا ازدواج کردم . هوفففف همش یه هوس زود گذر بوده


فلش بک شب عروسی کوک

^ هوففف این چندمین بار که خودمو تو اینه چک می کنم 

چقدر استرس دارم که الان که هانا بیبی کیوتم داره چی کار می کنه

با اومدن هانا وقتی لباس عروس رو کع تو تنش دیدم
قلبم هوری ریخت وای چقدر خوشگل شده بودع

پایان فلش بک شب عروسی کوک

با یاد آوری اون شب هنوزم که هنوزه تنم میلرزه من

خودمم نمی دونم  الان . استریتم یا گی یا چی . هیچی ولی چرا با دیدن دوبارع تهیونگ قلبم انگاره میخواست از لباسم پاره شه بزنه بیرون چرااا انقدر  تند میزد

با امدن پیچیدن صدای هانا اون مزاحم دوباره مجبورم نقش بازی کنم که ازش خوشم میاد  دختره اکبیری

* همین جوری داشتم به کارم ادامه میدادم با دیدن تابلو جلوم تعجب کردم 

وقتی به خودم امدم دیدم که چهره جونگ کوک  رو تابلو نمایان شده

یعنی  الان من اونو کشیدم  شتتت
و با امدن خودش به مغازم فاتحمو خوندم تا نقاشیم رو نبینه


........

سلام گایز چطورید ببخشید دیر شد

این پارت چطور بود

به نظرتون قرار چی بشه

منتظر کامنت های قشنگتون هستم بای بای

Love you all 🧡🧡💛💜💜❤💚💙💙💙💙💙🥰🥰🥰🥰

love for a proud a taecher/ عشق به یه معلم مغرور Donde viven las historias. Descúbrelo ahora