رادیو سکوت

27 2 0
                                    

ما هردو بارها همدیگر را دیده بودیم.
هردو هر روز صبح در ایستگاه دهکده می نشستیم و منتظر قطار می ماندیم.
ما به همراه آلد همیشه آخرین آدم هایی بودیم که از قطار عصر پیاده می شدیم.
از وقتی دبیرستان را شروع کردم،کارمان همین بود.اما هرگز باهم حرف نزده بودیم.
فکر کنم آدم ها همین شکلی باشند.
-صفحه33رادیو سکوت

Night Vale✨🕊️Where stories live. Discover now