⁵⁰

780 152 11
                                    

تمام سعیمو کردم تو دانشگاه باهاش چشم تو چشم نشم..
اما موفق آمیز نبود و تو محوطه دانشگاه راهمو سد کرد و وقتی خواستم فرار کنم مچمو گرفت و بهم گفت
"نه کوک!نمیزارم دوباره فرار کنی"
و اینجوری بود که داد زدم"پسره منحرف!!"و همه نگاه ها رفت سمتش و هیچ وقت یادم نمیره موقعی که تونستم از دستش در برم گفت
"تلافی میکنم کوکااا"

---
2021December25

𝘬𝘰𝘰𝘬 𝘋𝘪𝘢𝘳𝘺 •vkook•Where stories live. Discover now