یک عدد توله ببر به همراه پنج تا خرگوش

دیدن جفت ها

تهیونگ : جین زیاد از اینکه دارن نگاه م میکنن بقیه آلفا ها خوشم نمیاد

جین : نگران نباش چیزی نیست

جیمین : هی تهیونگ چه خبر

تهیونگ : سلام جیمین

.....از زبان تهیونگ .....

یه سری رایحه حس کردم اونم نه یکی رایحه چند تا رایحه مختلف یعنی ممکنه جفت های من باشن

جی کی : هوممم رایحه کیه اینقدر خوبه

جانگ گوک : هیونکوک و جونگ کوک کجان

جی کی : فاک رفتن بریم دنبالشون

جانگو : الان یه کندی به بار میارن میدونم رفتم دنبال اون امگا

...................تهیونگ ........

تهیونگ  اینقدری شلوغ بود مهمونی که سرم درد گرفت از جای شلوغ بدم میاد پس رفتم تو حیاط اونجا احساس آرامش خاصی داشتم

اما یکدفعه ایی دست یه نفر رو پشتم حس کردم

تهیونگ : چچچ چی

هیونکوک : یه توله گرگ به این خوشگلی واسش بده تنها این موقع شب

تا خواستم حرفی بزنم دندون های نیشش رو داخل گردنم فرو کرد

تهیونگ : درد داره هق درش بیار درش بیار

اما فایده ای نداشت بلکه بیشتر هم اینکارو کرد تا وقتی که سیاهی دیدم و دیگه چیزی یادم نمیاد

وقتی چشمام رو باز کردم خودم رو توی یه اتاق ناشناس دیدم اتاقی‌ که از سنگ های گرون قیمت و کریستال طلا بودش

جونگ کوک : کی اپل می‌ره تو از نظرم من برم بهتر

جانگو : من که نمیتونم برم دوباره از جذابیت من غش می‌کنه ( 😐😐😐)

جانگ گوک : من از همه بزرگترم پس من میرم

هیونکوک : ببخشید که من مارکش کردم

جی کی : همه مون مارکش کردیم خفه شید برید کنار

وقتی که جی کی میخواست بره هیونکوک یه دست جی کی رو گرفت جانگ کوک هم یه دست دیگه ش جانگو. هم دوتا پا هش رو گرفت جانگ گوک هم اون یکی پاش

جی کی : چه گروهی دارید می‌خورید ولم کنید ولم کنید عوضی ها

هیونکوک : نمیزارم بری ما اول میریم بعد تو

جی کی : به کونم اول من میرم چون از شما کله شق ها عاقل ترم

جانگ گوک : 10 دقیقه از ما بزرگ آری شاخ نشو

جی کی : خفه شو گون دریده پامو ول کن خرگوش عضله ای

تهیونگ : ام ببخشید میشه یکی بگه من کجام و شما چرا دارید بهم تجاوز میکنید

جی کی : از فرصت استفاده کرد فرار کرد

جی کی : اون کله شق هارو ولشون کن بیبی

هون موقع هر چهارتاشون دوباره افتادن به جون جی کی

جانگو : بیدار شدی بیبی اگه حالت بده میتونی با نگاه کردن به صورت جذاب من حالت خوب کنی

تهیونگ : وات 😐😐

هیونکوک : جانگو هول داد اون ور

هیونکوک : بیبی به اون توجه نکن منو دریاب اون یه احمق از خودشیفته ست راستی معرفی نکردم من هیونکوک هستم همون کسی که مارک ت کرد امگا من

جانگ گوک محکم گلدون رو پرت کرد سمت هیونکوک که هیونکوک بیهوش شد

جانگ گوک : چه خبر بیبی تایگر بلاخره از خوابت پا شدی ولی خب می‌دونی وقتی خواب بودی بهت نگاه میکردم دوست داشتم بدونم وقتی زیرمی چجوری ناله می‌کنی

جونگ کوک : ام

تهیونگ : ببین نگو بیبی به من لطفا و اینکه راجب جی کی پشت سرش حرف نزن

جونگ کوک : باشه بابا چرا منو میزنی اروم باش نمی‌خواسته بهت بگم بیبی چرا زود جوش میاری میخواستم اسمت رو بدونم

تهیونگ : اسمم تهیونگ کیم تهیونگ

..…......…………….....………

سلام لطفاً ووت و کامنت بدید شرط آپ اینه که کامنت ها 40 باشه  بای بای