Jk:
گیج بودم
سر گردون بودم
نمیدونم از کی دارم تو خیابونا قدم میزنم
حتی نمیدونم چند وقته دارم برا خودم اشک میریزم
فقطاین و میدونم
عشق چیز مزخرفیه
چیزی که پدرومادرم از عشق گفتن اصلا شبیه این چیزی که من درحال تجربه کردنشم نیست
عشق
هه
حتی اسمش مسخرست
نگاهی به ساعت مچی روی دستمانداختم
دوشب بود
و من هنوز روی نیمکت سرد پارک نشسته بودم و به رو به رو خیره شده بودم
خوشبحال یجین
الانحتما با استاد کیمه
توی خونه کیم
روی تختش
توی بقل گرم و قوی ایش
روی بازوهاش. دراز کشیده
دیگه چی از زندگی میخواد؟اونهمه چیز داره
یعنی اگه من دختر بودم استاد کیم از من خوشش میومد یا مثل الان حتی نگاممنمیکرد
ههچقدر خوش خیالم من هیچوقت نه دختر میشم نه پسر مورد علاقه کیم
من فقط یه پسر گیبودم
با دستی که رو شونه هام نشست سرمو چرخوندمکه مشتی همزمان روی صورتم نشست و من از پشت افتادم
دستی به گوشه لبمکشیدم و با دیدن خون کمرنگی کمی ترسیدم
به مردی که روبه روم با یه کلاه مشکی که فقط لباش و نشون میداد خیره شدم
اون کی بود؟چرا من و زده بود؟
خواستم ازش سوال بپرسم که با دردی که توی پهلوم پیچید ناله خفیفی کردم
اون عوضی با پاش زده بود تو پهلوم
دوباره پا شدم که ایندفعه با پاش روی کمرم فشار داد و من با درد چشمام و بستم
دوباره خواستم پا شم که ضربات دیونه بارش شروع شد
ضرباتش همهجاممینشست پهلوم،کمرم،کلیه هام
تا اینکه بلاخره دست از زدن برداشت
فک کردم تموم شد و خواستم پا شم که با کشیده شدن موهام به عقب با درد چشام و بستم که صدای بم و عمیقی توی گوشمپیچید
+هرزه کوچولوی خوبی میشی ولی نه برای کیم اینارو زدمکه نزدیک اون نشی اگه یه بار دیگه ببینم حتی نگاش میکنی ایندفعه به زدنت راضی نمیشم
باگفتن این ها همزمان لگد محکمی به پهلوهام زد و من توی تاریکی مطلق فرو رفتم
.
.
متاسفتمه نصفه شد گایز
ادامشم الان میزارم فاک
أنت تقرأ
my Professor Bitch
أدب الهواة_اوه فاک می گاد امکان نداره پسره کوچیکتر نگاهی به دوستش انداخت گفت +چرا وونهو واقعیت داره _یعنیواقعا اون بچه +اره اون توسط استادش به فاک رفته . . متوقف شده❌ چی میشه اگه پسر شیطون و بی اعصاب کلاس عاشق استادش بشه و برا به دست اوردنش هرکاری بکنه؟😏 ...