Liam pov:
از وقتی که زین بهم پیام داد و گفت متاسفه واسه رفتاری که باهام داشته خیالم راحت تر شدهاسترس دارم واسه امشب قراره ببینمش نمیدونم قراره واکنشش چجوری باشه باید چجوری رفتار کنم باید چی بگم همه ی اینا توی سرم میچرخه و من بیشتر استرس میگیرم
یه هودی مشکی با شلوار مشکی پوشیدم موهام رو ریختم تو صورتم و کفش های سفیدم رو پوشیدم
یکم از اون ادوکلن خوش بو که هری میگفت بوش عالیه رو زدم و برگشتم دیدم لو هم امادس اون فوق العاده شده بود
یه هودی صورتی با یه کت چرم مشکی روش پوشیده بود با شلوار مشکی تنگ که خیلی خوب به پاهاش نشسته بود
_اوه لو امشب قراره دخترا و پسرا و دور خودت جمع کنی
لو:خفه شو لی یه نگا ب خودت بنداز، بیا بریم
با خنده گفت و راه اوفتاد تا بریم
.....تیپ لیام
.........تیپ لویی
.
.
.
صدای اهنگ خیلی زیاد بود همه یا میرقصیدن یا نوشیدنی میخوردن و حرف میزدن یا تو حلق هم بودنفضا با دود بنفش و ابی پر شده بود و بوی الکل میومد
نگاهم اوفتاد بهش
اون هنوز منو ندیده بود
یه گوشه روی مبل نشسته بود و به لیوانی که دستش گرفته بود زل زده بودامشب زیادی جذاب شده بود
تیشرت سفیدی که با کت لی پوشیده بود و اون اخماش جذابیتش رو چندبرابر کرده بودزین خیلی جذابه حتی یه درصدم به نبودش نمیتونم فک کنم
هف
اروم حرکت کردم سمتشنایل:هیی لیام شتتت پسر چقد خوش تیپ شدی
YOU ARE READING
𝓔𝓿𝓮𝓻 𝓵𝓪𝓼𝓽𝓲𝓷𝓰 𝓵𝓸𝓿𝓮 [𝓏.𝑀]. [𝓁.𝓈]
Actionراه رسیدن به عشق خیلی کوتاهه مخصوصا عشقی که از نفرت شروع میشه راهش جوری پیش میره که اصلا انتظارش رو نداری اما اخرش عشق شیرینی میشه درست مثل عشق من و تو عشق ما...! 💙Love is love🏳️🌈