خب این مینی فیک یهویی اومد به ذهنم و منم وسط دوش گرفتنم دارم مینویسم
این سبکو تا حالا جایی ندیدم پس اگه کسی خواست اینجوری بنویسه یا مال خودمو گسترش بده کافیه بهم بگه و من به یه قیمت خوب میفروشمش😌😌
و اگه ببینم کسی از ایدم استفاده کرده شکایت میکنم😡😡
خب دیگه بریم برای شروع دنیای امگا
.
.
.
.
.
آم ...خب.. سلام من جونگ کوکم...جئون جونگ کوک یه آلفای اصیل شاید الان کلی ذوق کنید بابت رایحه قوی و آلفاویسم اما باید بگم اون دوران که آلفا ها راس هر جامعه ای بودن گذشت.
تغیرات جامعه ما از روزی شروع شد که یه آلفای متخصص ژنتیک روی جفت عزیزش آزمایش هایی انجام داد.
اون عاشق امگاش بود و از اینکه مقابل آلفا ویس کم میآورد خیلی ناراحت بود پس بعد از کلی تحقیق موفق شد دارویی درست کنه که اثر الفاویس رو روی امگاها و بتاها کم کنه.دیگه هیچ آلفا ویس و یا رایحه ای روی اون امگا تاثیر نمیزاشت.
اون امگا هر روزی که میگذشت قوی و قوی تر میشد تا روزی که تبط کلیشه های همیشگی الفاشو مجبور به ساخت بیشتر دارو میکنه و به بقه یه امگا ها و بتا ها میده.
بعد از چند سال اون دارو با ژنشون قاطی شد و فرزندانشون دیگه نیازی به دارو نداشتن.
رفته رفته امگاجای آلفا راس جامعه قرار گرفت
خونه های خوب،ماشین،پول،بهترین غذاها چیزایی که قبلا متعلق به الفاها بود الان مال امگاهاست.
توی دنیای امروزی کم تر امگا ویا بلائی حاضر میشه با یه آلفا جفت بشه برای همین تعداد آلفا و امگاهای اصیل بیشتر شده.
اما امگاها هرچقدر که تغیر کرده باشند بازم نمیتونن پیوند جفت حقیقی رو بشکنن و این کار الفاهاست.
همین نقص کوچک امگا باعث شده من الان روبه روی رئیس بزرگ ترین شرکت قطعات ماشینی کیم تهیونگ نشسته باشم.
+چقد؟
_چقد چی؟
+چقدر پول میخوایی تا تین پیوند رو بشکنی؟
_من...من پولی نمیخوام!
+پس چی میخوایی جئون...چی میخوایی تا از زندگیم گورتو گن کنی بیرون؟
وقتی داد میزنه صداش بم تر میشه همینطور ترسناک تر
_م..م..من...میخوام...میخوام که
+میخوایی که چی آلفا زود باش من تمام روز رو وقت ندارم
زودباش کوک این خجالت کوفتی رو بزار کنار و حرفتو بزن.
یه نفس عمیق کشیدم و آب دهنمو قورت دادم اما صدای آروم و لرزونم استرسمو لو میداد
_میخوام که ددیم باشی
خب تقسیر من چیه که همیشه آرزو داشتم یه ددی امگای خوشکل و جذاب داشته باشم حالا که جفت خودم تمام معیار های یه ددی رو داره چرا باید ردش کنم؟!
خنده بلندی کرد یه خنده مستطیلی خوشکل
+اوه جئون نکنه یادت رفته کجا وجود نحستو انداختی تو زندگیم
دروغه اگه بگم ناراحت نشدم،شدم خیلم شدم اول بخاطر اینکه بهم گفت نحس و دوم بخاطر یاد آوری مراسم ازدواج بزرگی که دامادش بود و بخاطر پیدا شدن جفتش خراب شد
آروم سرمو پایین انداختم و به طرفین تکون دادم
+تو دقیقا روز ازدواجم با امگای مورد علاقم سروکلت پیدا شد و نه تنها حاضر نیستی پیوند رو بشکنی بلکه میخوایی ددیم بشی اونم تو یه آلفای خالص که از خالص بودن فقط رایحشو داره
بدون نگاه کردن بهش هم میتونم پوزخندشو حس کنم بغض گرده بودم و اشک تو چشم هام حدقه زده بود هم بخاطر شنیدن تحقیرهاش و هم لفظ امگای موردعلام از زبون امگای خودم سعی کردم بدون تماس چشمی و بی احترامی حرفمو بزنم و تا خود صبح تو بالشتم گریه کنم
_من معذرت میخوام آقای کیم اما شما امگای منین و منم آلفای شما حتی اگه شبیه آلفا ها نباشم
تا من پیوند رو نشکنم نمیونین با هیچکس جفت بشین و اگه ازم دور باشین گرگتون ضعیف میشه خودتون باید بهتر بدونین بعنوان یه امگای خالص بدون جفت خیلی زود ضعیف میشین من فقط میخوام که شما منو بعنوان بیبی بویتون قبول کنین
سریع بلند شدم و بعد از تعظیم به سمت در قدم برداشتم
+والدینتو اخراج میکنم تو که اینو نمیخوایی
بدون نگاه کردن بهش تعظیم دیگه ای کردم و بیرون رفتم. آپارتمانمون زیاد از شرکت دور نبود. خوشبختانه منم جزو اون آلفا های خوش شانس بالا شهرم.
پدرم بتام معاون و مادر امگام مترجم شرکت هستن و منو بعد از سقط شدن و برداشتن رحم مادرم به فرزندی گرفتن. والدینم بهترینن اونا از شانزده سالگیم که علائم آلفا بودنم ظاهر شد ازم حمایت کردن وقتی بهشون گفتم میگی یه ددی امگا داشته باشم ازم حمایت کردن و کمکم کردن عضلات ناشی از آلفا بودنم آب کنم و الان درست مثل یه امگا میمونم اونا حتی وقتی ماجرای جفتم و کیم تهیوگ رو شنیدن وقتی فهمیدن اون همون کسیه که میخوام بخاطر حاضر شدن از شغلشون بزنن و الان من احساس شرم میکنم بخاطر همه اینا به شدت اشکای که روی صورتم جاری بود افزوده شد.
صبح با سردرد بدی بیدار شدم.دیشب از مادرم شنیدم اخراج شده منم تا تونستم گریه کردم و عذرخواهی کردم اما مادرم حتی ازم ناراحت یا عصبانی نشد.
احتمالا به زودی پدرمم اخراج میشه و من واقعا میترسم که اون امگای ددی طور بجای ساختن زندگیم اونو از هم بپوشونه.
به حضور مادرم تو خونه عادت ندارم اینکه میبینم تو شرکت های مختلف دنبال کار میگرده باعث میشه بیشتر احساس شرمندگی بکنم.
_مامان من...من واقعا متاسفم..بابا هم بخاطر من اخراج میشه من پیوند میشکنم شما...شما بخاطر من کلی کار کردین و من حتی نمیتونم جبران کنم.
مثل همیشه اشکام جاری شده بودن و مادرم با لبخند زیباش صورتمو تمیز میکرد
*نگران منو پدرت نباش عزیزم ما بخاطر کارت تو شرکت کیم راحت کار جدیدی پیدا میکنیم برای جبران فقط امگاتو بدست بیار و ازش گذر.