~Minsung~

932 174 117
                                    

19 April 2020
کره_بوسان

بگو دیگه کجا داریم میریم؟

+هییسس قرار شد فقط بیای

هیی نزدیک بود بیوفتم

+نگران نباش دستات گرفتم...چشمات باز نکنیااا

بلاخره رسیدیم؟
هی چرا چیزی نمیگی

+حالا میتونی چشمات باز کنی

خب پس یکککک دووو سهههه
(صحنه‌ رویاهاش به واقعیت تبدیل شده بود
درست جلوی چشماش
با زانو زدن مرد مورد علاقش
با اون حلقه)

+میخوام تا آخرین لحظه عمرم کنار تو باشم.
قبولم میکنی؟

اوهوم..قبول میکنم
____

13 September 2020
کره_بوسان

اشکالی نداره مهم اینه تو تلاشت کردی

+این هفتمین بار تو یک ماه گذشتش

به تلاش کردن ادامه بده من مطمئنم یه کار خوب گیرت میاد..همینطور که من گیر اوردی

+بهت قول میدم بعد اینکه موفق شدم خوشبختت کنم

من همین الانم خوشبختم...کنار تو

__

1 February 2021
کره_بوسان

+هانا یه خبر دارم

هوومم؟

+بلاخره تو یه شرکت خوب استخدام شدم

واقعاااا؟؟؟

+آره عزیزم
(پسر کوچیکتر در آغوش گرفت
با فریادی که از شادی درونش نشات میگرفت
حلقه دستاش تنگ‌تر کرد)
+بهت قول میدم کاری کنم خوشبخت‌ترین آدم رو زمین باشی.

من همین حالاشم خوشبخت‌ترین آدم رو زمینم..با تو
____

19 April 2021
کره_سئول

(با صدایی که از گوشی بلند شد توجهش از پروژه رو‌به‌روش گرفت..تماس وصل کرد)
+جانم عشقم

عزیزم دلم میخواد برای شام بریم بیرون..میشه؟

+حتما،وقتی راه افتادم زنگ میزنم تا آماده شی

عالیه...دوست دارم

+منم دوست دارم
***
(از شدت خستگی کشی به بدنش داد)
+بسه دیگه وقتشه برم خونه

(با گفتن این حرف، تماس صبح هان یادش افتاد.
بی اختیار ساعتش نگاه کرد.
                          11:19)

+لعنتی پس چرا جواب نمیده(با خشم گوشی رو به صندلی ماشین کوبوند)

+عزیزم کجایی من اومدم
(تاریکی به فضای خونه غالب بود.
از دور روشنایی کوچکی دیده میشد
نزدیک میزغذاخوری شد
یک کیک شکولاتی مطابق میل خودش
یک شاخه گل رز قرمز
یک نامه)

[Red rose] One Shot 1                              (Minsung)        (Straykids)Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora