Just be my boyfriend tonight🍷

664 77 12
                                    

با کنار رفتنه پرده ها و خوردن مستقیم نور آفتاب به صورتش
با غرولند روی پهلوش چرخید تا صورتشو از آفتاب پنهان کنه
اما صدای جان مهلت عمیق شدنه دوباره خوابشو بهش نداد
جان دست به سینه جلوی پنجره وایساد و شرلوک میتونست زیر چشمی سایه ایی که ازش روی دیوار روبه رو افتاده رو ببینه
جان صداشو صاف کرد و گفت : شرلوک پاشو صبح شده
شرلوک خیلی واضح صداشو شنید اما حتی یه اینچ جابجا نشد
جان سمت تخت رفت و بازوی برهنه شرلوکو اسیر انگشتای خودش کرد تکون آرومی بهش داد و گفت : باتوام ...پاشو آفتاب زده

شرلوک اخم کرد و گفت : پاشم چیکار کنم ؟ فتوسنتز ؟

جان کج خندی  زد و گفت : رئیس پلیس احضارمون کرده ؛انگار یادت رفته چه کاره اییم
شرلوک با بدخلقی روی تخت نشست و جان عقب کشید و نگاهشو از بالا تنه برهنش گرفت  به یه سمت دیگه اتاق داد
شرلوک خمیازه ایی کشید و گفت : هیچوقت نباید پلیس میشدم .... لعنت به تایم اداری پلیسای لندن ...
جان که از رفتار شرلوک خندش گرفته بود گفت : انقد غرغر نکن ، رئیس گفت برامون یه ماموریت داره ، از اونا که خوشت میاد

چشمای شرلوک برقی زد و از روی تخت پایین اومد با نیشخند گفت : اولین خبر خوب بعد از مدت ها ...

بی توجه به جان که از دیدن شرلوک کاملا برهنه مثه لبو سرخ شده سمت حموم رفت
جان لباشو جمع کرد و با حالت مظلومی گفت : میمیری یه چیزی بپوشی ....
اما صدای دوش بهش فهموند شرلوک صداشو نمیشنوه
نیم ساعته بعد هردو لباس فرم هاشونو پوشیده بودن و توی دفتر رئیسشون شونه به شونه هم منتظر بودن تا پرونده جدیدو بگیرن
رئیس بلاخره از خوردنه قهوه اش دست کشید و با لبخند گفت : اوه پسرا ، واقعا لازمتون دارم
و بعد یه پرونده جلوی دستشون گذاشت و گفت : اینجا یکی از ده ها کازینوایه که جدیدا تو لندن باز شده ، تو همون چند ماه اول استقبال ازش شوکه  کننده بود
مخصوصا که خدمات ویژه اش برای زوج های همجنسگرا و راحتیشون توی محیط این کازینو
و حتی داشتن یه بار مجزا باعث شده خیلی ازش استقبال بشه
ولی جدیدا متوجه چیز مشکوکی شدیم
جدیدا لیست گم شده هارو دیدین ؟ نصفشون زوج های همجنسگران
لستراد که گوشه اتاق نشسته بود بلاخره وارد بحث شد و گفت : و جالب اینجاس که همشون به اون کازینو رفت و آمد داشتن و حتی اونجا اشتراک داشتن
برای همین فک میکنیم پای قاچاقچیای انسان وسطه
رئیس پلیس به صندلیش تکیه داد و گفت : این پرونده داره وارد سطح امنیتی بالایی میشه ، بالا دستیا ازمون انتظار دارن قبل از این که این ماجرا بیخ پیدا کنه
حلش کنیم
هرچه سریع تر بهتر
جان به لستراد نگاه کرد و گفت : ولی این موضوع هیچ ربطی به کار من و شرلوک نداره ، ما اصلا رو اینجور پرونده ها کار نمیکنیم

لستراد نیشخندی زد و گفت : ببخشید تو اداره از شما دوتا گی تر نداشتیم

جان سرخ شد و دندون قروچه ایی کرد اما قبل از این که مثه یه گربه عصبی بپره روی  لستراد و پنجولش بکشه شرلوک پرونده رو از روی میز قاپید و یقه لباس جانو گرفت همراه خودش سمت در کشید درحالی که جان یه تقلای ریز برا فرار کردن از دستش کرد که بی تاثیر بود 
به رئیس پلیس احترام نظامی گذاشت و جانو دنبال خودش از در بیرون کشید

Just be my boyfriend tonight(teenlock)Where stories live. Discover now