با وجود فضای بزرگ اتاق، احساس خفگی از نوک انگشتش که برای لمس عدد ـای روی گاوصندوق جلو میرفت، تا لرزش لباش از ترس، پُر شده بود.
جلوی گاوصندوق كوچيکِ باارزش عمارت بزرگ اقای نام روی زمين لم داده بود و سرش رو بين دستهاش محكم فشار ميداد. هر رمزی كه به ذهنش رسيده بود، امتحان كرد ولی فایدهای نداشت. براي وارد شدن به اين خونه كه توسط يه سيستم فوق امنيتی محاصره شده بود، کلی نقشه ریخت و تموم مدت فكر ميكرد كه رمز صندوق رو ميدونه و به راحتی ميتونه خاليش كنه؛ ولي موضوع اينجا بود كه اون گاوصندوق لعنتی بيشتر از يه دونه رمز ميخواست.
با حس كردن وجود شخص ديگهای توی اتاق، سريع از جاش پريد و چاقو جيبيش رو سمتش گرفت. به قامت مرد سياه پوشی كه نميدونست از كی پشت سرش ايستاده، نگاه كرد. مثل خودش ماسک گذاشته بود و صورتش، بهجز چشماش مشخص نبود.
"چی ميخوايی؟"
مسخره ترين سوال زندگيش رو توی همون لحظه پرسيده بود."احتمالا همون چيزی كه تو ميخوای؟!"
مرد سياه پوش که برعکس هیونجین خیلی خونسرد بنظر میومد، در حالی كه جلو میرفت، جواب داد."اون مال منه؛ پس بهتره از همون راهی كه اومدی برگردی"
- "مشخصه كه هنوز نتونستی بدستش بياری"
"رمزش رو داری؟"
با شک پرسيد."نه! ولی ميدونم چطور بازش كنم"
پسر جواب داد و دو قدمی جلو اومد."چطوری؟"
"انتظار نداری همين الان كلاس 'چگونه قفل گاوصندوق رو باز كنيم؟' برات بذارم؟"
حالت تمسخر توی صداش، باعث ميشد تا چشم هاش رو با حرص بچرخونه:
"نه... اگه ميتونی بازش كن."پسر جلو رفت و جلوی گاوصندق نشست:
"بهرحال... چطوري سيستم امنيت اينجا رو از كار انداختي؟"
درحالي كه نگاه های دقيقی به صفحه قفل صندوق مينداخت، پرسيد.کنارش روی زانو نشست و به تک تک حركاتش خيره شد، باید حواسش رو جمع میکرد. اون کی بود که انقدر خونسرد بنظر میرسید؟
"انتظار نداری كه همين الان كلاس 'چگونه سيستمهای فوق امنيتی رو از كار بندازيم' برات برگزار كنم؟"
اروم خنديد و همزمان سرش رو تكون داد:
"نه فكر ميكنم بايد برگزاری جفت كلاسها رو به بعد موکول کنیم""نميخوای تمركز كنی؟ مدام داری حرف ميزنی"
"بايد حرف بزنم... تا تمركز كنم"
با تموم شدن جملش، در گاوصندوق با صدای تیک آرومی باز شد.دستش رو سمت در صندوق برد تا كامل بازش كنه كه پسر قد بلند جلوش رو گرفت:
""حتی فكرشم نكن كه بهشون دست بزنی.""چی داری میگی! اینو باید نصف کنیم؛ بدون من نميتونستی بازش كنی"
"تو چی؟ بدون من ميتونستی وارد خونه بشی؟"