حقیقتا تصمیم گرفتم یکی درمیون ، ریدر رایتر بزارم ، تا انصاف رعایت شه.
تقریبا یکی دو هفتهی پیش ، نویسندهی یکی از بوک هایی که خیلی دوستش دارم ،
برگشت گفت که :《حقیقتا ، من نمی خوام توی بوکم اسمات داشته باشم ، چون فکر می کنم به آیدل ها آسیب می زنه و اگر این کار رو بکنم ، هیچ فرقی با کسایی که ویس ناله و فن آرتای خاکبرسری از آیدلا می کشن و منتشر می کنن ، ندارم و به اون ها آسیب خواهم زد!!》
_قالَ نویسندهی فلان فیک با اندکی تلخیص_و این حرف ها در صورتی بیان شد ، که پارت قبلش یکی از ریدرها از ایشون پرسیده بود که 《آیا اسمات هست ؟》
و نویسنده پاسخ داده بود:بله!از آنجایی هم من و هم شما می دونید حرف نویسنده حجته ، اما فقط در صورتی که خودشم به حرفش عمل کنه.
این متنی که نویسنده اول پارت گفت بود ، من رو به فکر فرو برد !
چرا؟
چون من خیلی از این جور نویسنده ها رو دیده بودم که ناگهان تصمیم ننوشتن اسمات به همین دلیل به ذهنشون زده بود و اعلام کرده بودند.
دلیل این افراد ، فقط در صورتی منطقی و موجهِ که تو ریدینگ لیستاشون پر بوک فول اسمات نباشه.خب نویسندهی عزیز چرا وقتی نمی نویسیش ، می خونیش؟
آیا فقط نوشتنش به آیدل آسیب می زنه ؟
آیا شنیدید که می گن《نمی خوری ، نپز》؟
.
.
.
.
.
.
.
خب حق دارید ، منم نشنیدم ، فقط خواستم عمق مطلب رو درک کنید.
#کاملا_من_درآوردینویسندهی محترمی که احیانا ، شاید ، شاید
شایداااا گذرت به اینجا بیافته ؛ آره دقیقا خودت، ریدر ها فیکشن تو ، افکار تو رو ندارند و بازیچه هم نیستند ، پس لطفا قبل شروع فیکشن مورد نظر و پابلیش آن ، درباره ژانرهایی که قراره بکار بگیری ، خوب فکر کن تا بعد افکارت تغییر نکنه و شرمندهی ریدرها نشی!البته بحث نویسنده هایی که از اول شروع بوک می گن که قرار نیست اسمات بنویسند از این ها جداست و جزو این ها محسوب نمی شوند..
با تشکراین داستان ادامه دارد.....
#کاملا_مخاطب_دار
#مخاطب_کاملا_خاصماه محرم رو هم تسلیت عرض می کنم!
عصر بخیر و دارک دوستون داره
ESTÁS LEYENDO
Let's UNDERSTAND
De Todoاین بوک پر از توضیحات دربارهی ریدرا، رایترا ، بوک ها و..... والبته که پر از غرغره. پس اگه تو هم می خوای درک بشی یا درک کنی ، خرگوشی بیاد داخل!!! راستی اینجا همچی با مخاطب خاصه و قطعا هست که ما ازش حرف میزنیم. (تا نباشد چیزکی ، مردم نگویند چیزها)