روزی روزگاری در سالهای خیلی قبل دو مرد در فرانسه زندگی میکردن دو مردی که متوجه عشق بهم دیگر که شاید در بزرگسالی یا شاید از همان بچگی که هم را در دشت پر گلی در روستایی زیبا دیده بودن شروع شده بود یافتند اما جامعه ای که فقط عشق بين جنى مخالف را میدید و نمیدانست عشق بین هم جنس پاک تر و بی ریا تر است ان دو از جامعه ترسیدند و هیچ وقت به هم دیگر از عشقی که سال ها در آن میسوختن حرفی نزدند اما هر دو آنها در دلشان به یک دیگر قول دادند که هم دیگر را در زندگی بعدی بیابند تا شاید دنیا قبولشان کند و اکنون آنها کنار هم و با عشقی که از سالیان سال که در روح خود داشتند کنار یکدیگر با نام «سپ» زندگی میکنند گرچه نمیدانند این عشق سرچشمه اش از کجاست