⌖01⌖

123 15 1
                                    

تازه کارمون تموم شده بود و لش توی آغوش هم فارق از همه سروصدا ها سیگار میکشیدیم.
سهون سیگار میکشید و من گراس.
جنبشی رو توی دل تاریکی دیدم. توجهم جلب شد اما چیز زیادی دیده نشد.

-کای...

-جانم.

-من باید برم توالت.

-برو.

پیاده شد و کمی توی تاریکی دور شد تا یه جا کارشو بکنه.
رول نیم سوخته زیبامو آوردم بالا و با لذت به پودر سبز توش که ذره ذره میسوخت نگاه کردم.

در باز شد و سهون وحشت زده صدام زد:
-کای.

از جا پریدم و منگی و نئشگیم پرید.
-چیه؟

-اونجا یکی داره به یکی دیگه تجاوز میکنه.

پوزخند زدم:
-به ماچه.

-حس خوبی ندارم... بیا.

-سهون شر درست نکن به ما ربطی نداره.

-به درک... نیا.

درو محکم کوبید و چرخید و رفت سمتی که میگفت.
اخمام رفت توهم و پیاده شدم:
-تف تو ذاتت اوه سهون... کدوم گوری میری صبر کن بیام.

به همراه هم به سمتی که گفت رفتیم.
نور چراغ قوه گوشیمو گرفتم روشون:
-هی عمو... چیکار میکنی برا خودت؟

سهون جلو رفت و از شونش گرفت و کشیدش کنار.
برگشت سمتمون. چشم هام گرد شد:
-چان؟؟؟؟؟

جلو رفتم:
-چیکار میکردی؟

نورو گرفتم سمت بدن ساکت و خاموش زیرش.
-چیکارش کردی؟ کیو گرفتی؟

زد زیر نور لاشه زیرش پنهان بمونه. زیپو بالا کشید و خودشو عقب کشید.
ولی من هنوز مات بودم.
دستش جلو رفت و فکر کنم پوشوندش ولی من هنوز مات بودم.
یه تصویر جلوی چشمم بود... یه سوراخ... که خبری از خون و پارگی نبود.

و...
از همه مهم تر...
کام چانیول که ازش میریخت بیرون.

سهون جلو رفت و اون بدن رو چرخوند:
-کای نور بگیر... نفس نمیکشه.

نور رو با بهت گرفتم سمتش و چهره کبود بکهیون رو دیدیم.
نزدیک بود روی زانو بیفتم زمین. سهون وحشت زده فریاد زد:
-نفس نمیکشه... نفس نمیکشه... نفس نمیکشه کــــــــــــــــــــای.

برگشتم سمت چانیول. رنگش پریده بود و توی چهره اش ضعف دیده میشد.
بی توجه به بکهیون گوشیمو انداختم و رفتم جلوی چانیول؛ توی نور گوشی رو زمین اطرافمون کمی روشن بود حال خرابشو میدیدم.
صورتشو قاب گرفتم:
-خوبی؟ منو ببین چانیول... بهت میگم منو ببین.

چشماش چرخید توی چشمام افتاد.
-خوبی؟ چیزی زدی؟

لب تر کرد:
-یکم... شیرینی خوردم؛ فکر کنم ال اس دی داشت... نفهمیدم چیشد... یهو... حس کردم میخوام؛ همین الان و... اون... همونجا عقب عقب اومد و خورد بهم... بقیه اش دیگه دست من نبود.

PenaltyOpowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz