behind of the love shot dance practice behind🍷🥀

🍷part one

Exo chat:

سوهو: بچه ها هفته بعدی رو باید بریم برای تمرین دنس لاو شات برای کنسرت اس ام

یادتون نره و هیچ عذر و بهونه ای برای نیومدن قبول نیست.

بعد از اینکه پیامو نوشت یه دور چک کرد تا غلط املایی نباشه و سند کرد

به خاطر زخمایی که از چانکای به خاطر غلطای تایپیش خورده بود دیگه این کار شده بود عادتش.

یول: حتما هیونگ یاد ما که میمونه خودت هم یادت باشه که بیای🤗

کای: یا هیونگ سوهو هیونگو دست ننداز هیونگ حتما میاد مگر اینکه کار دیگه ای براش پیش بیاد که نتونه بیاد....😆🤭

سوهو: به نفعتونه که دو روز دیگه تو اتاق دنس پرکتیس ببینمتون!

45 minutes later...

سهون بعد از اینکه از باشگاه برگشت مستقیم رفت تا دوش بگیره

وقتی دوش گرفتنش تموم شد رفت سراغ گوشیش تا پیاماشو چک کنه.

بعد از دیدن بولی شدن دوست پسرش توسط چانکای سریع تایپ کرد

هون : حتما سوهو هیونگ🧡چانیول و جونگین، خیلی منتظرم تا ببینمتون^•^

سوهو بعد از دیدن پیام سهون چشماش قلبی شد و نوشت

سوهو: آیگو اوری سهونی. واقعا نمیفهمم چطور ممکنه تو مکنه باشی وقتی اون دوتا هیونگ تو هستن.🫠

بعد از اینکه پیام رو توی چت فرستاد گوشی رو روی تخت گذاشت و خواست بره به طرف آشپزخونه که گوشیش زنگ خورد

+سهوناااا

-جونمیونا خیلی دلم برات تنگ شدههههه اینکه مجبوریم یه هفته هر روز بریم برای تمرین ... نمیزاره که با هم باشیم با لحن غمگینی کلمات اخر رو زمزمه کرد

+ آیگو سهونی ما ناراحته؟! خب میتونیم هم رو اونجا ببینیم انقدر ناراحت نباش هونا

- همه اینارو خوب میدونم ولی جونا ما الان بیشتر از یک هفتس همو ندیدیم و من برنامه های زیادی داشتم...

+ امممم پس بیا از این دو روزی که مونده نهایت استفاده رو ببریم! حاضر شو میام دنبالت بریم بیرون

- نه نه خودم میام دنبالت میونا

+خنده‌ی ریزی کرد* باشه سهونی

سریع به طرف کمد لباساش رفت و از بین انبوه لباساش لباس مورد نظرشو پیدا کرد و بعد از پوشیدنشون رفت جلوی اینه:

+ واو من واقعا خیلی خوشگلم، چطور ممکنه یه ادم انقدر خوشگل و پرفکت باشه؟!

حدود ۱۰ دقیقه بعد زنگ درش به صدا اومد

سهونیش بود برای آخرین بار به خودش توی اینه نگاه کرد و به طرف در رفت

- اومو به خاطر دلتنگیه؟

+ چی؟

- تو امروز... از همیشه زیباتر و خیره کننده تری میونا
با اینکه بیشتر از ده ساله که ما با هم قرار میزاریم ولی تو همیشه منو حیرت زده میکنی

+هی انقدر حرفای رمانتیک نزن

به طرف سهون میدوئه و محکم بغلش میکنه

+ دلم برات تنگ شده بود هونا. خیلی خیلی خیلی زیاد...

سهون لبخندی میزنه و محکم بغلش میکنه

- منم سوهویا قد دنیا دلم برات تنگ شده بود..

سرشو توی گودی گردن سوهو فرو میکنه*

- اه بوی تو همیشه منو دیوونه میکنه میونا..

سوهو رو کمی از خودش فاصله داد تا بتونه صورتشو ببینه

- همونطور که گفتم برنامه امروز چیده شدست خودتو به دوست پسرت بسپار!

سوهو لبخندی میزنه

پس بزن بریم!