جیمین:
تو کافه تریا بودم و داشتم با تهیونگ راحب تجربه فوق العادم با ایتاد شوگا صحبت میکردم که دوتا پسر سیاهپوش خوردن بهمون. فاااااااک
(+یونگی -جیمین ×جونگ کوک ÷تهیونگ)
×اوه...متاسفم جوجه کوچولو،ندیدمت
اوووه شت یونگیه!
×عه...تهتهبری خوشحالم که میبینمت
÷فاااااااااک اون جونگ کوکه
تهیونگ در گوشم گف و...واوو واقعا جذابه.ولی نهههه من به ددی یونی خیانت نمیکنم؛)
+میلک شیکاتون ریخت...مابراتون میگیریم،بیا بریم کوک
×اومدم هیونگ...همینجا بمون خرس کوچولو الان میام
رو به تهیونگ گفت و ......وایسا ببینم چیشد الان؟؟؟
اون به تهیونگ چشمک زددددددد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سرمو تکون دادم و از فکر اومرم بیرون.
با تهیونگ رفتیم نشستیم بعد چند دیقه اون دوتا ددی هات اومدن...عر:"
جونگ کوک میلک شیک توت فرنگیو داد به تهیونگ و خودشم جفتش نشست و قهوشو خورد
یونگیم میلک شیک شکلاتی که برام گرفته بود رو داد دستم...هقققققق ددییییییییییی
تهیونگ:
جونگ کوک اومد یمتم و نشست جفتم
×بیا خرس کوچولو
میلک شیکمو داد دستم ولی زود برش گردوند پیش خودش و با خنده بهش یه مک زد...خرگوشه کیوتتتتتتتتتتتتتتت
÷هیییییییییی...کفاثت
به زور خندمو کنترل کردم ولی وقتی حرفم تموم ش خندیدم. بقیه هم شروع به خندیدن کردن
+بیا جوجه کوچولو
-ممنون استاد
+وقتی سر کلاس نیستی میتونی یونگی هیونگ صدام کنی...داخل کلاسم مشکلی نیست اگه یونگی هیونگ صدام کنی...کلا باهام راحت باش بیبی یونو؟!؟!
Arya:
جیمین اروم و با گونه های سرخ شروع به خندیدن کرد و یونگی محو خنده هاش شد
جونگ کوکم دستشو گذاشت روی رون پای تهیونگ و قهوشو اروم خورد و تهیونگ با لپای سرخ شروع کرد به دید زدن دست پر از تتوی جونگ کوک و اروم ملک شیکشو خورد.
/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\ببینید کی بعده مدت ها برگشته هووووووووو
خب خب خبببب لطفا منو نکشید چون برا غیبته صد سالم دلیل داشتم هیهی😅😅
متاسفانه وی پی انم بگایی بود حاع😀😀
از الان به بعد تماااااام تلاشمو میکنم حداقل هفته ای یه پارت رو اپ کنم چون ایده ها دارن مثه نور از مغزم رد میشن
هییم زیاد حرفیدم خلاصه میگم بوس بوس تا پارته بعد
اریا دوستون داره توت فرنگیااا😗😙
YOU ARE READING
Love and volleyball
Short Storyتهیونگی ک عاشق والیباله ولی وقتی میره تو تیم والیبال احساسات جدیدی رو تجربه میکنه... کاپل اصلی:kookv کاپل فرعی:yoonmin،namjin،jhope×girl نویسنده:Arya تایم اپ:هروقت گشادی اجازه بده:/