کاپل: چانکای، هونهو
ژانر: ، رومنس ،فلاف، درام، طنز
🌸خلاصه: چانیول به خاطر یه شرط احمقانه ، جونگین و شاید عشق رو پیدا میکنه. سهون در حال حاضر پیداش کرده فقط باید به جونمیون بگه.
Ups! Ten obraz nie jest zgodny z naszymi wytycznymi. Aby kontynuować, spróbuj go usunąć lub użyć innego.
Ups! Ten obraz nie jest zgodny z naszymi wytycznymi. Aby kontynuować, spróbuj go usunąć lub użyć innego.
Ups! Ten obraz nie jest zgodny z naszymi wytycznymi. Aby kontynuować, spróbuj go usunąć lub użyć innego.
Ups! Ten obraz nie jest zgodny z naszymi wytycznymi. Aby kontynuować, spróbuj go usunąć lub użyć innego.
همونطور که مینسوک گفته بود، مدرسه رقص فقط چند متر بالاتر از کافه بود، بعد از ناهار، چانیول به اونجا رفت، فک میکرد چه نوع مارکی از لپ تاپ انتخاب کنه
اون کمی عصبی بود، از این که رقصشو به دیگران نشون بده عصبیه، اما اگه اون می خواست لپ تاپ بدست بیاره پس باید تحمل کنه
به مدرسه رسید، و درهای شیشه ای رو باز کرد و وارد خود یک اتاق کوچیک شد که، چند گیاه، و یک میز پذیرش که پشتش یک مرد جوون و خوش تیپ نشسته بود، به محض اینکه چانیول رو دید، ازش استقبال کرد و خودش رو به عنوان صاحب مدرسه کیم جونمیون معرفی کرد. "جونگین به من گفت که امروز یه فرد جدید میاد اون چند دقیقس رفته نهار اما الان میاد ".
