part[10]

189 20 4
                                    

نامجون به جین که در حال عوض کردن لباس هاش بود نگاه میکنه و بدن سفید جین رو میبینه و سریع به سمت جین میره و اونو روی تخت هل میده

جین یکم میترسید: چی... چی... چیکار میکنی؟

نامجون باصدای بم میگه: ددی میخواد به فاکت بده

🔶🔶🔶🔸🔸🔸🔹🔹🔹🔷🔷🔷

جین سرخ میشه نامجون پیراهنشو در میاره و شلوارشو روی زمین
میندازه و به بدن سفید جین نگاه میکنه بعد شروع به بوسیدن لب های پفکی جین میکنه و میبوسه تا وقتی که نفس بند بیاد میبوسه و بعد به سراغ گردن جین میره و گردن جین مارک میزاره

نامجون به سمت گوش جین میره و با صدای بم و اغوا کننده اش زمزمه میکنه: بیبی بدن سفیدت باید جای مارک های من روش باشم

بعد شروع به بوسیدن گوش جین میکنه و مک ریزی روی گوش جین میزنه و بعد سراغ نیپل های پسر میره و اون هارو بین دندونش میگیره و اروم فشار میده

جین ناله کرد و صورتش سرخ شده بود

نامجون جین رو برگردوند و دستشو روی باسن جین گذاشت و از روی باکسر باسن جین رو نوازش کرد و باکسر جین رو در اورد و روی زمین انداخت

جین سرخ شده بود و نامجون باکسر خودشو به روی زمین اضافه کرد و عضو سفت شدن روی باسن جین کشیده میشد

جین ناله ارومی از بین لب هاش بیرون داد
نامجون انگشتشو توی دهن جین برد و با صدای بم زمزمه کرد: بلیسشون

جین انگشت های مردونه نامجون رو میک میزد و میلیسید

نامجون انگشتشو در اورد و سوراخ جین رو نوازش کرد و بعد دوتا انگشتاش رو توی سوراخ جین برد

جین با حس درد ناله کرد و پتو رو توی مشتش فشار میداد نامجون بعد از اینکه جین عادت کرد یکی یکی انگشت هاشو وارد کرد و عضو بزرگش جایگزین انگشتاش کرد

جین عضو بزرگ پسر رو توی خودش حس کرد و ناله کرد و نا خواسته اشک چشمش فرود اومد و از گونه ها لیز خود

نامجون حتی نداشت پسر به سایز عضوش عادت کنه و سریع شروع به ضربه زدن کرد و سریعتر رو همینجوری بالا برد و جین ناله میکرد و بعد از یک مدت دردش تبدیل به لذت شد

جین همینجوری اسم نامجون رو مینالید

نامجون کاملشو داخل جین ریخت و جین با احساس ماده گرمی توی خودش گونه هاش بیشتر سرخ شد

نامجون عضوش رو خارج کرد و بوسه پر از عشق روی گونه جین گذاشت

🔶🔶🔶🔸🔸🔸🔹🔹🔹🔷🔷🔷

و زمزمه کرد : بیبی دوستت دارم

جین هنوز نفس نفس میزد: منم دوست دارم ددی

moonlight ♣[namjin]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora