یه ربع بعد رسیدیم به یه پیست اسکیت بردقدیمی یه گوشه مبلای راحتی مشکی قدیمی بود
کامیناری اومد سمتم
+اینجا پاتوق ماعهه خوش اومدییی
_جای خفنیه ولی دقیقن قراره چی کار کنیم ؟
لبخند زد
+هر کار بخوایم
همه نشستیم باکوگو کنار من بود سیگارشو روشن کرد دید دارم با تعجب نگاش میکنم برگشت سمتم و دودشو داد تو صورتم
×چیه توعم می خوای ؟
_نههه من نمی کشم
× هع بچه مثبت
مظترب بودم من تا حالا تو اکیپی نبودم و دوست زیادی نداشتم نمی دونم واقعن چی کار کنم دوست دارم باهاشون حرف بزنم و گرم بگیرم ولی چجوری؟
رفتم پیش کامیناری دیدم اسکیت بردشو از ساکش در میاره
+می خوای توعم سوارشی؟
_اخه بلد نیسم
+مگه من از بچگی بلد بودم ؟بهت یاد میدم اگه بخوایی
ذوق کردم خیلی دوست دارم یاد بگیرممم
_معلومه می خوام ممنونمممم
اسکیتو انداخت زمین
+سادس ببین اول یه پاتو بزار جلوو پای دیگتو کج بزار پشتش و بعد خودتو هول بده جلو
با اسکیت تا حدود یه متر رفت ازم دور شد چشمم به شوتو افتاد که روی شیب انقد خوب میرفت وقتی رسید بالای شیب یه حرکت چرخشی زد چشمام چهارتا شده بود چرا انقد تو اسکیت سواری خوبه اون
+اون محشره نه؟
_اره
+خب اونم یه تایمی مث تو چیزی بلد نبود ولی با تمرین الان فوقولاده شده
اسکیتو با پاش هل داد سمتم
+ حالا تو امتحان کن
کامیناری دستمو گرفت یه پامو گذاشت بعد پای دیگمو گذاشتم پشتش نزدیک بود با مخ بخورم زمین ولی محکم دست کامیناری رو چسبیدم
_تو رو خدااا ولم نکنیاااا
+نترس گرفتمت برو جلو
خودمو مثل کامیناری هول دادم جلو زیادم سخت نیس
_حالا ولم کن خودم میرمم
دستمو ول کرد پامو زمین زدمو خودمو هول دادم جلو که یه هو تعادلمو از دست دادم اومدم پامو بزارم زمین که با کون افتادم زمین
_ایتایییییی
کامیناری بعد از نیم ساعت خندیدن اومد سمتم و بلندم کرد
+هاها ...خوبیی؟
_ارهه انقد نخندددد
منو کامیناری حدود ۱ ساعت تمرین اسکیت کردم و بلخره تونستم راه صافو برم بقیه ام داشتن پاسور بازی میکردن ایشیدا سان و دو نفر دیگم تو این مدت بهمون اضافه شدن هوا تاریک شده بود مام اتیش روشن کردیم و جمع شدیم شوتو اسپیکرکوچیکی از کیفش دراورد و گذاشت رو میز یه بیت ملایم پلی داد و اهنگ خوند
واییی چقد صداش ارامش بخشه فقط دلم می خواس چشامو ببندم و گوش بدم و ارزو کنم هیچوقت دست از خوندن بر نداره
با گوشیم ازش فیلم گرفتم دیدم اوچاکو ام چنتا فیلم گرف پس احتمالن اشکال نداره نه؟جوری که هر کلمه رو میگفت انگار تمام حرفایی که چندین ساله نزده رو داره میگه چشماشو بسته بود انگار هیچکدوم از ما اونجا نیستیم یا شایدم بهتره بگم انگار اون این جا نبود
بعد اهنگ همه براش دست زدیم هی من ادم حسودی نیستم ولی پسر اون کارش خیلی بهتر از منهه بهش حصودیم شددد
×هویی نفله ها یه جور رفتار نکنین فک کنه گوه خاصیه من میتونم خیلی بهتر از اون اهنگ بخونم
ایشیدا:هوی باکوگو بچه نباش بحث بهترو بدتر نیس
×تو دخالت نکن
صدای قطع شدن بلوتوث شوتو اومد
*اگه فکر میکنی میتونی بهتر از من بخونی تلاشتو بکن
باکوگو وصل شد بیتش عجیب بود اولش اروم بودمثل صداش بعد یه هو سریع شد اینهمه کلمه پشت سر هم تو ۱ ثانیه خیلی سخته
من از اون دوتا خیلیی عقبم باید خیلی بدومم تا برسم به گرد پاشون تا الان فک کردم داشتم پیشرفت میکردم ولی فقط در جا زدن بود الان فقط تنها امیدم این تست خوانندگی لعنتیه
به خودم اومدم خوندن باکوگو تموم شده بود نفس کم اورده بود ولی باز دادو بیداد میکرد سر اینکه کی بهتر بود
+هی میدوریا توعم می خوای بخونی ؟
_نههه کار من اونقدرام خوب نیسس
+چرت نگو برامون بخون بعدش ما نظر میدیم هوی باکوگو بلوتوثو قطع کن
×برای چی ؟
+میدوریا می خواد اهنگ بخونه
×هه مگه این بروکلی ام بلده اهنگ بخونه
+چن دیقه دیگه میبینی که خیلیم خوب بلده
×اوکیه بزار ببینم چی تو چنته داری کوچولو
بیتو پلی کردم به کفشام زل زدم پاهام از استرس میلرزید اگه نتونم و خراب کنم بقیه چی میگن حتمن بهم نصیحت میکنن فکر خوانندگیو از سرم بیرون کنم با این وضعم که حتا نمیتونم برای ۵ نفر اهنگ بخونم چجوری می خوام با اون دوتا رقابت کنم؟ یه هو دنکی زد به پام
+هی بیت تموم شد نمی خوای بخونی؟
سر تکون دادم و بیتو دوباره پلی دادم من برای رقابت با اون دونفرم شده از همیشه بهتر می خونم نباید جلو اونا کم بیارم صفحه گوشیم که توش متن اهنگ بودو خاموش کردم و از حفظ خوندم
متن اهنگ وضعیت الانمو نمی گف وضعیتی که می خوام بسازمو می گف یا بهتره بگم بسازیم چون هرکس که اهنگ منو بشنوه قراره به فکر تغییر باشه ریتم اهنگم خیلی ملایم و ارامش بخش بود
مثل بقیه اهنگا اسم انواع دراگ ،مشروب و سیگار و نیاوردم و یا از اینکه کدوم دخترو کردم چن تا داف کونشونو برام تکون میدن حرفی نزدم کسیو هم دیس نمیکردم توش و به زمینو زمان فوش ندادم
برام مهم نیس اونافک کنن من بچه مثبتم ولی اهنگ من باید یه معنای قشنگ داشته باشه یه بخش هایش هم راجب دوست داشتنه خب ادم نمیتونه هیچوقت زیاد با تنهایی کنار بیاد همیشه حتا قویترین ادما یه روز کم میارن همه نیاز دارن یکی دوسشون داشته باشه همین نیاز هم بیشترین اسیبو بت میزنه این چن خط رو به یاد یه نفر نوشتم که برام خیلیی عزیز بود
بعد تموم کردنش چشامو باز کردم یکم ترسیدم چون هیچ کس هیچ ریکشنی نداشت یه هو همه شروع به تعریف کردن ازم کردن
کیریشیمیا:هیییی واقعن استعداد داریا پسر کارت حرف نداشت
اسویی:اره نزدیک بود گریم بگیره
خوشحال بودم اولین بار بود یه نفر اهنگامو میشنید و خوشش میومد!همیشه همه حتا قبل از اینکه بتونن اهنگمو بشنون بهم گفتن به درد این کار نمی خورم لبخند بزرگی تحویلشون دادم
_خیلی ممنونم
برام عجیب بود که باکوگو بر خلاف همیشه حرفی نزد و فقط سیگار روشن کرد
۲۰ دقیقه بعد برگشتم خونه و خودمو پرت کردم روی تختم هی فکنم بلخره چنتا دوست پیدا کردم :)
چشمامو بستم اروم پنج دقیقه نشده بود که صدای پیامک از گوشیم اومد
رفتم واتساپ دیدم توی گپ ادم کردن وایسااا ۹۶ تا پیاممم؟چی میگن مگه ؟
فقط کل صفحه رو پیامای باکوگو گرفته بود که غر غر میکرد عکسو بردار عکس چیو ؟تازه به پروف گپ نگا کردمیه عکس سم از باکوگو تو کوه بود احتمالن ادمین کامیناریه
سلام دادم و استیکر خنده فرستادم
هی اینا چه بچه های خونگرمین پیاممو اکثرن ریپ کردن ایشیدا گف فیلمای امروزو بفرست ودففففف منظورش چیههه نکنه فیلمای شوتو رو میگهه
_کدوم فیلما؟
ایشیدا:همونایی که امروز از شوتو گرفتی دیگه
شتتت به گا رفتمممم تکذیبم نمی تونم بکنم چون ضایه ترههه چه گوهی بخورم
_اوکیه می فرستم
باکوگو:هی هی می بینم یکی اینجا رو نفله دو تیکه ای کراش زده
چه کصشعری داره میگههه؟نباید تیکشو به خودم بگیرم از گپ اومدم بیرون بچه ها خیلی مهربون و دوستانه رفتار میکنن ولی برعکس اونا باکوگو خشنه و به همه میپره یه جورایی ازش میترسم و خب شوتو خیلی با استعداده ولی خیلیم سرده و شخصیت به تخمم داره احتمان هنوز یخش باز نشده بعدن اوکی میشه
چراغارو خاموش کردم سعی کردم بخوابم ولی مثل همیشه نتونستم هنوز جواب تستو ندادن گفته بودن ۱ روز بعد خبر میدن ولی الان دوروز گذشتهه دارم کیو گول میزنم متمعنن رد شدم فردا با مامان حرف میزنم که برگردم بغضم گرفت حس بچه های دبیرستانیو دارم وقتی کلی برای امتحانشون درس میخونن و اخر امتحانو خراب میکنن
الکی تلاش کردم:)
YOU ARE READING
Fourth of July
Romanceداستان راجب میدوریاعه که ۷ بار تو تست خوانندگی رد شده ولی اینبار شانس درخونشو می زنه ولی بد بختیاش هنوز تموم نشده باید از رقیباش جلو بزنه و با همگروهیاش کنار بیاد و احساساتشو کنترل کنه ...