33🖤taste the pine of love 🖤

537 27 0
                                    


part: 33

(جونگکوک ویو)

خواستم برم از دل تهیونگ دربیارم که سرش داد زدم پس یه لیوان برداشتم قرص آرام بخش گرفتم و لیوان و پر اب کردم رفتم سمت در اتاق در و باز کردم اما این چه صحنه ای بود تهیونگی که رنگ به رخ نداره!!؟ و خون؟؟ این دیگه چیه لعنتیییی

_ته ته میشنوی صدام و؟؟؟
_یکی دکتر و خبر کنههههه سریع (فریاد)

ته رو تو بغلم گرفتم و اشک هام از چشمام پایین می اومدن . چرا باید همچین کاری کنه؟ یعنی انقدر ازم متنفر شده نه اون دوستم داره اینا افکاری بود که تو ذهنم هر لحظه تکرار میشدن.

_تهیونگ قربونت برم عزیزتر از جونم چشماتو باز کن. خوشگلم فدات شم داری میترسونیم فقط یه لحظه ترووووخدااا چشماتو باز کن ته اینکارو بامن نکن من تحملشو ندارم ته عشقم با من شوخی نکن این اصلا قشنگ نیست عزیزم بیدار شو تنهام نزار ته نفسم لطفاا.

دکتر رسید. معاینه کرد گفت ممکن بود از دستش بدم باورم نمیشه واقعا داشتم برای همیشه بدون تهیونگیم میشدم. نمیدونستم باید چیکار کنم باید پیشش باشم و مراقبش باشم با اینکه میدونم دیدن من تو این شرایط براش اصلا خوب نیست؟ پس تصمیم گرفتم یه پرستار براش بیارم تا یه هفته ای ازش مراقبت کنه تا حال روحیش بهتر باشه شاید ندیدن من باعث بخشیدنم بشه .

_یه پرستار خوب استخدام کنید و به اقای هوانگ بگین از این به بعد اون به جای جیمین میشه منشی من و سریع بیاد شرکت.
*بله قربان.

با اینکه الان دلواپس ته ته ام اما باید کارای شرکت و مدیریت کنم. رسیدم شرکت و مستقیم رفتم سراغ معملات همون سالی که پدر ته قربانی شد.

مدارک بدون خطا بود اما چرا جیمین میگه تقصیر پدر ته نیست خودم دیدم که مدارک و پدر ته به اون طرف معامله میداد. و همونجا کشتمش دقیق یادمه.

اما صبر کن کیم هانا از کجا و کی با ته دوست شد و چطور شناختتش؟؟

حتماپدراشون با هم آشنا بودن.

رفتم سوابق خانوادگی ته و بررسی کنم که دیدم بله اونا دوستای خانوادگی بودن پدر ته چند بار باهاش معامله ماشین داشته.

پس از همونجا حتما شروع شد. ولی به هر حال چه ربطی به خیانت اقای کیم داره؟؟

_هوانگ اینجایی؟؟

~بله قربان امری هست؟

_ سوابق پدر هانا و وسایل پدر ته که تو انباری هست رو برام بیار.

~چشم قربان. ( ~ از این به بعد علامت هوانگ منشی جدید جونگکوک هست)

~بفرمایید قربان اما سوابق از تاریخ7/5/2018 تا یک ماه بعد پاک شدن.

_مرخصی

~بله

سوابق پدر هانا تمیز بود و دقیق. اما چرا اون یک ماه پاک شدن دقیقا همون زمان خیانت و دو هفته بعدش؟؟

باید وسایل دفتر پدر ته هم بگردم شاید چیزی پیدا شد.

"بین وسایل دفترچه خاطرات چی کار میکنه؟! "

پس بازش کردم و خوندم اتفاقات رو از روزی که به من پیوسته بود تا روز مرگش نوشته بود اما جای تعجبش اینجا بود که اون تمام مدت خالصانه به من خدمت میکرد ولی چرا باید اون مدارک رو بده به دشمن من؟؟

یه کم بیشتر خوندم تا شاید نوشته باشه دلیلش رو.

صبر کن چی؟؟؟

M. k

10/11/1402

پایان پارت: 33

💞حمایت فراموش نشه💞

Taste the pain of love  (درد عشق را بچش)Where stories live. Discover now