Part 4

139 13 5
                                    

عکس بالا ماشین زینه :\\\
______________
یک ماشین فشن رو جلو در خونمون دیدم.فکم افتاد ینی وااای خدا. ماشینه بوق زد.فک کنم دوست تایلر بود رفیقای ما که اینقده خرپول نبودن به خدا(:\) برگشتم که تایلر رو صدا کنم.
_ هووووی تاتیانا. کجا؟
ص..صدای زین بود؟ آروم برگشتم دیدم در ماشین و باز کرده و بین در و ماشین وایساده و داره با ابرو های بالا رفته نگام میکنه.
_ چ...چی؟
زین _ کجا میری دختر؟ بیا سوار شو دیگه داره دیر میشه.
_ اما قرار بود رز و هری بیان دنبالم.
زین بهم اخم کرد. ای وای منظورمو بد برداشت کرد.
_ ینی فک نمی کردم تو بیایی حداقل نایل که خونش نزدیکه.
زین _ اگه بانو افتخار بدن سوار این ماشین ما بشن براشون توضیح میدم.
اوه اوه چه طلبکار. عین این مظلوما سرمو انداختم پایینو سوار ماشین شدم. اونم سوار شدو راه افتاد.
_ اهم...خب...نمیگی؟
زبن _ هوف خونه من از خونه نایل هم نزدیک تره بعدشم نایل رف دنبال سامرا هری گف با رزالین کار داره.
_ خونت مگه کجاس؟ چرا امروز با منو نایل نیومدی؟ هری خر با رز چه کار داره؟ عادتته همه رو با اسم کامل صدا کنی؟ چرا دنبال سم هم نرفتی که همزمان بریم ؟ هاااان؟ نقشه کشیدین؟ می خواین مارو از راه به در کنین کثافتا؟؟؟ هااااان؟ اعترااااف کن!! مچتو گرفتم نرررره خر!(-____- بدبخت زین!)
زین _ خفه شووووووووو
با دادی که زد رسما لال شدم.چار چنگولی چسبیدم به صندلی. ای حناق ترسیدم مرتیکه خل.
زین _ ینی تو جدا چنین فکری درباره ما کردی؟؟؟؟آره؟؟؟
ام...راس میگه خو. قبول دارم زر مفت زدم.
_ الان من...زر زدم؟
زیر چشمی نگام کردو دوباره به جاده خیره شد.
زین _ خوبه خودت میدونی. حالا هم به خاطر حرفای مسخرت جواب سوالاتو نمیدم خانم پارکر.
بعدشم یک پوزخند زد. اییییش از رز میپرسم خو. منم مث خودش شدم عین برج زهرمار. دست به سینه نشستم و با اخم له روبه روم خیره شدم. تقریبا بعد از یک ساعت رسیدیم. اوووف چقد دور بود. زین ماشینو پارک کرد.همین که ماشین وایساد من در رفتم بیرون. اوووف هوای آزاد اه اه چیچی بود اخه همه ماشین پر بود از عطر تلخ زین اووق.(-_-) لامصب حتی میتونست سقف ماشینشو نزاره اما گذاشته یود خفه کرد مارو. منتظر موندم اونم بیاد. بی ادبی بود اگه تنها میرفتم نبود؟ اومد کنارم ایستاد.
زین _ چته ماتت برده راه بیفت بریم دیگه.
با خشم بسیار آتشییییینی پشتش راه افتادم.تازه متوجه تیپش شدم.یک تی شرت آبی نفتی با سوییشرت مشکی که رو یه چیرتو پرتایی با رنگ سفید نوشته بود با شلوار جینو بوتای قهوه ای. ایییییی بوتامون مث همه. ست شد! همین که رفتیم تو صدای داد نایل ببند شد.
نایل _ ااااااهههههه بیا اینام اومدن اقا بریم سفارش بدیم من غششششششش!
همه خندیدیم.
لیام _ بزار بیان تو یکم بتمرگن. تو هم هی میگی غذا غذا دهع.
به نایل اخمی کرد که نایل عین بچه مظلوما نشست سر جاش. ای جونم چه ناز میشه.رومو کردم سمت لیام.
_ هی عامو دیگه نبینم داداشیه منو ناراحت کنیا اگرنه من می دونمو تو.
چند دقیقه سکوت شد بعدش میزمون ترکیدا ینی می گم ترکید اصن ناااجور. خودمونو جم و جور کردیمو غذا مونو سفارش دادیم. حسش نیس بگم هرکی چی سفارش داد به جون تو! غدامونو با شوخی خنده های پسرا و دست انداختن هریو رز به خاطر نگا های عاشقانشون میل کردیم نوش جونمون(:\\) دیگه وقت برگشت شده بود. ساعت دوازده بود. اخ جوووون مامی و ددی خونن. سریع پاشدم همه با تعجب نگام کردن.
_ ام چیزه ... میدونی راستش...من باید برم معذرت.
یک لبخند دندون نما زدمو در رفتم. تا خود خونه بلا نسبت اسب دویدم. رسیدم خونه چن دقیقه دستامو گذاشتمو رو زانومو نفس نفس زدم. بعدشم در رو باز کردمو طبق عادت هوار زدم.
_ سلاااام بر اهل خانه!
مامی از اتاق پذیرایی اومد بیرون.
مامی _ سلام دختر گلم. بیا عزیزم بیا مهمون داریم.
_ مهمونمون این وقت شب کیه مامی؟
مامی _ امشب اینجا میمونن بیا عزیز بیا خودت ببین!
با تعجب رفتم تو اتاق پذیرایی همین که وارد شدم اولین چهره ایی که دیدم چهره خشک و خشن آقا بود. آقا پدر بزرگ مادری من بود اما چون خیلی خشن و مغرور بود همه آقا صداش می زدن.یک لبخند زورکی زدم خدا رحم کنه بهم. بعدش دایی ادواردمو دیدم. دایی ادی صداش میزنم عاشششقشم ینی خیلی گله. به دایی لبخندی زدمو بعدش رسیدم به زن دایی حسودم که حتی به رابطه منو دایی هم حسودی میکرد(:\) بعدش وای ای کاش کور میشدمو نمی دیدمش خدا. بعله حضرت اقایی که به دستور آقا باید بعد از اینکه دبیرستانم تموم شد ینی سال دیگه باهاش ازدواج کنم. بعله مستر سباستین مکنزی. هوف یه چش غره اساسی به سباستین رفتم رومو کردم سمت تایلر و تلما. اصن خواهر برادرمم عین خودمن. با اخم به سباستین خیره شده بودن.
_ خب خانواده جیگرم من برم لباسامو عوض کنم بیام تو جمع گرمتون.
لبخندی زدم و برگشتم که برم سمت اتاقم که.
سباستین _ ....

Fool's GodWhere stories live. Discover now