لیسا سری تکون داد و برای اینکه در واقعیت هم همون سیلی که بهش فکر میکرد رو روی گونه هاش حس نکنه آروم سری تکون داد و جواب داد : هیچی فقط ..
دستشو به سمتش دراز کرد و با برداشتن پنبه ای که روی موهاش بود ادامه داد : اینو میخواستم از موهات جدا کنم .
لیسا از کنارش رد شد و برگشت پیش دخترا ولی پشت سرشم جنی راه افتاد جوریکه جنی دنبالش میکرد حس خوبی رو در لیسا به وجود آورده بود و با وجود اینکه دیگه میخواست فراموشش کنه تموم حواسش به دختر پشت سرش که دنبالش میومد؛ بود * کاش از پشت بغلم کنه و بهم بگه که از پیشش نرم .. *
ولی هیچی نگفت و لیسا با اشاره به جیسو که روی صندلیش نشسته بود و با گوشیش مشغول بود؛ فهموند که برای عکس برداری آماده بشه .
و خودشم بدون توجه به جنی که پشت سرش بود روی صندلیش نشست و سرشو برای روبه رو شدن با دختر کناریش پایین انداخت .
Ups! Gambar ini tidak mengikuti Pedoman Konten kami. Untuk melanjutkan publikasi, hapuslah gambar ini atau unggah gambar lain.
جیسو طبق راهنمایی که از کارکنا گرفته بود خودشو به داخل استخر انداخت و با بستن چشماش خودشو برای مدتی اون زیر نگه داشت و با عکس هایی که ازش گرفته شد از آب اومد بیرون ولی چون عکسا خوب گرفته نشده بود از جیسو خواستن دوباره وارد آب بشه .
رزی از دور حواسش به دختری که برای بار دوم داشت نفسشو حبس میکرد و وارد آب میشد؛ بود و چون از اینکه بلایی سرش بیاد میترسید روی لبه ی استخر ایستاده بود تا اگه اتفاقی افتاد سریع خودشو برای نجات جونش به داخل آب پرت کنه و نجاتش بده .
جیسو که مدت زمان طولانی رو زیر آب مونده بود خواست شناور بشه و بیاد بالا ولی انگار نمیتونست خودشو به بالای آب برسونه و همونجوری داخل آب دست و پا میزد تا یکی کمک کنه .
رزی با دیدن سردرگمی عوامل پشت صحنه سریع با لباس هاش به داخل استخر شیرجه زد و خودشو به دختری که داشت غرق میشد، رسوند و با نگاهی که به چشماش انداخت دستشو دور کمرش حلقه و اونو به بالای آب هدایت کرد .
وقتی هر دوشون به بالای آب رسیدن عوامل کمپانی سریع هر دوشون رو از داخل بیرون کشیدن انگار رزی تموم توجهش پیش دختری که چشماش خیلی تا مرگ فاصله نداشت؛ بود و حرفای بقیه رو نمیشنید .
