part 2: همکاری

175 16 19
                                    

«جنی»



با صدای مزاحمی که باعث دیوونه شدنم میشد از فکر دراومدم


گوشیم زنگ داشت زنگ می خورد با دیدن اسمی که روی اسکرین گوشی بود بیشتر اخم کردم و بالاخره تماس رو وصل کردم.


جنی: چیشد؟ پیداشون کردید؟


لی هون: نه خانم


جنی: پس چرا زنگ زدی؟


لی هون: خانم خودشونو پیدا نکردیم ولی یه پاکت سیاه رنگ پیدا کردیم


جنی: خب پس منتظر چی هستین؟!


آدرس اون مکانی که اونجایید رو بدین..


لی هون: بله خانم..


نمیدونم خودشونو میزنن به خنگی یا از اولش خنگن فقط بلدن اعصابمو بهم بریزن...


بعد فرستادن ادرس سریع حاضر شدم و رفتم به اون مکانی که اونجا بودن...


بعد چند مین بالاخره رسیدم
جایی که لی هون، پاکت رو پیدا کرده بود؛ یه کارخونه متروکه بود که جزء دارایی هایی بود که با پسرا باهم از بدستش آورده بودیم و از اون موقع به بعد اونجا شد پاتوق پسرا...


جنی: جون بکن کو اون پاکت؟


لی هون: بفرمایید خانم


پاکت سیاه رنگ رو باز کردم داخلش یه عکس بود


با یه نامه...


داخل نامه نوشته بود


« اگه میخوای افرادت سالم بمونن بیا به این آدرسی که نوشتم...منتظرتم خانم کیم جنی!»


بعد عکس رو دیدم خودشون بودن سوهو بکهیون لوهان و چانیول...اونا جای خانوادم هستن...نمیزارم کسی بهشون کوچک ترین آسیبی بزنه!


پسر: خانم چیزی شده؟


جنی: برید باشما دیگه کاری ندارم. خودم باید حلش کنم شما توان حل کردنشو ندارید از بس که احمقید!


سریع گمشید از جلو چشمام..


بعد خالی کردن عصبانیتم سر اونا،


سمت ماشین رفتم...احتمال میدادم اون کیم تهیونگ عوضی باشه که پسرا رو دزدیده...وای به حالش اگه اون باشه، زندش نمیزارم!
............


«لیسا»


نقشم گرفت هردوشون دارن میان... الان قیافه هردوشونو میتونم تصور کنم...


با صدای تاعو از فکر دراومدم و بهش خیره شدم و منتظر شدم حرف بزنه.


تاعو: لیسا!


لیسا: چیه؟


تاعو: جنی کیم داره میاد


لیسا: خوبهه...اماده هرگونه رفتاری رو ازش داشته باشین... خودتون که میدونید چه شکلیه!

Love or blood ❤️‍🔥Where stories live. Discover now