زنگ تفریح که خورد
دانش آموزها تو کل مدرسه پخش شدن.در همون حال
دوتا از دانش آموزا از تراس اتاقشون که فاصله نسبتا دوری با ساختمون مسکونی داشت ، تلسکوپ به دست داشتن و در حال دید زدن مردم بودن"عااا نگاه کننن پیرمرد و پیرزن دارنن سکس می کنن تو اتاقشون قشنگ دارم می بینم از اینجا.. "
سونگکوان با خنده گفت که چان پس گردنی به اون زد و گفت:
احمق! به جای دیدن سکس دوتا پیر چندش دنبال یه پسر یا دختر خوشگل جوون بگرد ..دیدن اینا به چه دردمون می خوره مثلا؟ "
"مثل شوآ منظورت؟"
همونطور که بالا سره برادرش ایستاده بود لبخندی شیطنت آمیزی زد و بعد از اینکه عینکشو صاف کرد گفت:
"عاه شت اسمشو نیار حتی اسمش
باعث میشه بخوام جق بزنم""جووون داداش یکی بزرگ پیدا کردممم
هولی شت"هول هولکی برادرش رو کنار زد و با چشمای گشاد گفت: "کو بزار منم ببینمم!!."
همنطور که از تلسکوپ اون دخترِ رو دید می زدن دستشون رو تو شلوارشون فرو بردن و آهسته دیک سفت و سختشون رو مالش دادن.
چان گفت:" وای عجب چیزیه کاش تو مدرسمون بود."
سونگکوان در تایید حرف برادرش سرشون رو تکون داد و گفت:"عاشق باسنش شدم چقدر خوبه فاک."
در همین حال بود
که ناگهان در اتاقشون باز شد و با اضطراب به طرف در برگشتن تا با چهره عصبی ونوو رو به رو بشن.ونوو یه نگاهی به سر و وضعشون انداخت و بعد که نگاهش به تلسکوپ برخورد کرد کل قضیه رو تا ته خوند.
و جدی گفت:" بزار حدس بزنم باز شما دوتا حشری ها تلسکوپ رو از سال اولی ها دزدیدین که دختر و پسرای مردم رو دید بزنید و کارهای خاک بر سری بکنید نه؟"
آبدهنشون رو با صدا قورت دادن و سونگکوان برای اینکه از خودشون حمایت کنه گفت:
"ام خب چیزه..."
ونوو ابرویی بالا انداخت و دست به سینه منتظر ادامه حرفاش باقی موند که سونگکوان با ترس ادامه داد:
"تقصیر چان بود، فکر اون بود"
داداش قولش زیر لب چندتا فحشش داد و بعد با خنده مضطرب رو به ونوو گفت:
"ببین ونوو عام ما ندزدیدیم..قرضش گرفتیم، دوما ما تمام تکلیفامون رو انجام دادیم و الان بیکاریم سوو... "
YOU ARE READING
SEVENTEEN
Romanceسونگچول پسر دوتا از سلبریتی ها برای بر آورده کردن آرزوش به عنوان یه خواننده و ترانه نویس و چون قصد نداره از شهرت پدر و مادرش استفاده کنه مجبور میشه از یه هویت جدید استفاده کنه اما وقتی به مدرسه شبانه روزی موسیقی ملحق میشه و اونجا یه بوی بند تشکیل...