Part II : راه تو ، راه من

88 14 1
                                    

+: آدم کشی؟ روانی ای ؟ هرچی باشی برام مهم نیست . ولی نمیخوام زندگیمو بخاطر اومدن به این جنگل کوفتی به فنا بدم

-: باشه به ی شرط ولت می‌کنم

+: چه شرطی؟ هرچی باشه قبول می‌کنم

یونگی تو چشای پسر جوری نگاه کرد که پسری که از هیچی نمی‌ترسید ، تو دلش ترس افتاد.

-: خب ، یک شب با من باید بیای سر قرار
+: سر .. قرار!؟
-: خودت گفتی هرچی باشه قبوله

پسر با خودش گفت فقط یک شبه پس ضرری نداره و زود تموم میشه پس قبول کرد

سوار ماشینش شد و مرد رفتنش رو تماشا کرد .
تا سوار ماشین شد براش تکستی اومد

-: فردا ساعت ۸ به آدرسی که میگم بیا

+: شمارمو از کجا پیدا کردی؟

-: به نظرت برای آدمی مثل من این کار سخته؟

گوشیشو خاموش کرد
+: هوف .. لعنتی .. الان من کجا برم؟..

تصمیم گرفت بره پیش دوست صمیمیش که خودش خونه مستقلی داشت .
گوشیشو روشن کرد و از تو کانتکت هاش اسم "کیم سوکجین" رو پیدا کرد.
بهش زنگ زد و به ۱ ثانیه نکشید که جواب داد.

~: بهه بهه داداش گلمون هوسوکی زنگ زده بهموننن ، یادی از ما کردی نامرد

+: جین ، هستی خونه بیام پیشت؟ با خانوادم دعوا کردم

~: پس بلاخره حرفاتو زدی ‌.. مشکلی نیست بیا.

راهشو به سمت خونه سوکجین برد و رفت.

(موقعیت یونگی)

': یونگی ، بچه ها میگن دیشب یکی سر کشتن اون دوتا عوضیا اومده .. یعنی چی!؟

-: آره ی پسر بود ، اومد و رفت

': و توهم ولش کردی به امان خدا رفت؟

-: چیکار باید میکردم کیم ، داشت اونجارو میزاشت رو سرش!

نامجون دستشو رو سرش گذاشت ، و بلند شد

': لعنتی فکر نمیکنی بره صاف به پلیس بگه؟ چرا سطحتو با این کار میاری پایین!

-: باهاش قرار گذاشتم، در عوض آزادیش، باید یک شب باهام قرار بزاره .

': بعد اون یک شب رو میخوای چیکار کنی مین؟ اگه رفت جار زد که تو آدم کشتی بعد باید چه غلطی باید بکنیم؟

-: اگه لو داد ، خودم نفسشو میگیرم.

': تو دیوانه ای! من نمیزارم خودتو دو دستی بری فردا بندازی تو تله!

-: چی میگی تو مرد

': به ی شرط میزارم بری ، اینکه منم باهات بیام، قبوله؟

-: لعنت بهت کیم، باشه

(موقعیت هوسوک)

~: چی‌میگی پسر!!! ی مافیا؟ مگه به همین سادگی‌هاعههه، فوقش طرف قاتل باشه، مافیاا؟

+:بهم گفت اگه ولت کنم باید باهام بیای سر قرار

~: عجب آدم مشنگی هستی! نمیگی میخواد ببرت اونجا ، بگیرتت، بکشتت؟!

+: نمی‌کشه، مگه به این اسونیاست؟ بعدشم ، ما خودمون عاشق شَریم ، مرگم که نهایتش به چپ‌مونه

~: منم باهات میام ، خیلی جدی ام هوسوک ، منم باهات میام

+: باشه بیا ، ولی دخالت نکن ، صرفا هوامو داشته باش که رفیقتو کشتن بری بگی

For Usحيث تعيش القصص. اكتشف الآن