AMYGDALA "Kookv"

Do U Love me?

قسمت هجدهم: تو دوستم داری؟
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
با افتادنشون روی زمین تهیونگ کفری از روی کارلوس بلند شد و مشتش رو برای کوبیدن تو صورتش بلند کرد ولی دستش تو هوا معلق موند
کلافه سرشو بلند کرد تا ببینه کدوم خری مانع کارش شده که با یک جفت چشم عصبی مواجه شد
_بلند شو!

از تحکم تو صدای جونگ کوک از روی کارلوس بلند شد و مقابل جونگ کوک ایستاد . جونگ کوک‌ کفری دست باند پیچی شده تهیونگ رو گرفت و دنبال خودش کشید و حین رفتن خطاب به کارلوس دردمند گفت

_این گند کاریو جمع کن
+ولم کن
جونگ کوک محکمتر دست تهیونگ رو فشرد و دنبال خودش کشید
+عای گفتم ولم...
حرفش کامل نشده بود که به دیواری کوبیده شد و برای لحظه ای رفتن نفسش رو با تمام وجودش حس کرد

_هیچ معلوم هست داری چه غلطی میکنی؟
+تو داری چه غلطی می‌کنی عوضی؟
جونگ کوک نفس عصبی کشید و ابروهاشو بالا انداخت
_چه زری زدی؟
+ع...و...ضی
بدون ترس تو چشمای جونگ کوک زل زد و فحشش رو هجی کرد ، همین حرکت از جانب تهیونگ کافی بود تا جونگ کوک سیلی تو صورتش بخوابونه
_جرعت داری دوباره تکرارش کن
تهیونگ همونجور که لبشو به دندون گرفته بود خندید و دوباره فحشش رو تکرار کرد و سیلی دیگه ای از جانب جونگ کوک خورد

_هرزه!
تهیونگ که از شنیدن این کلمه یکه خورده بود و با تعجب به جونگ کوک زل زده بود
+هرزه؟من؟
با تعجب به اطرافش نگاه کرد و با ندیدن کس دیگه ای انگشت اشارش رو محکم به شونه جونگ کوک‌ زد
+منم یا تو؟تویی که با بی شرمی داشتی اون دخترو...
×عزیزم؟
دختر با دیدن جونگ کوک جلو رفت و دستشو رو دست اون گذاشت
×من فکر میکردم موضوع مهمیه عزیزم نمیدونستم بخاطر این پسر...
+تو دیگه کی هستی؟

نگاهی به سر تا پای دختر انداخت و با دیدن لباس هاش که تک تک بند هاش باز بود نگاهی به جونگ کوک انداخت و به یاداورد که این همون دختریه که تو بغل جونگ کوک نشسته بود و خودشو بی شرمانه تکون میداد
دختر قدمی به تهیونگ نزدیک شد ضربه ارومی به بینی پسر زد
×من؟نمیدونم کی هستم ولی وقتی که این جنتلمن جوری توم کوبید شاید اسمم یادم اومد!
تهیونگ از این میزان چندش بودن دختر چهرش رو جمع کرد و به جونگ کوک اشاره کرد

+جنتلمن ، منظورت این آقا بود؟
دختر سرشو به نشونه اره تکون داد و باعث شد تهیونگ از خنده منفجر بشه
جونگ کوک که از بازی راه انداخته لذت برده بود به جفدشون زل زده بود که چجوری برای به کرسی نشوندن حرفشون باهم بحث میکردن

+میدونی این آقا کیه؟
×تو نمیدونی؟اوه بد شد که!
ولی اشکال نداره اگه اسمشو بهم بگه قول میدم بلند فریادش بزنم که توام بشنویش!
جونگ کوک از این میزان جسارت دختر خوشش اومد و به تهیونگ ضایع شده نگاهی انداخت
+عاه متاسفم عزیزم
×چرا متاسفی زیبا؟
دختر که فکر میکرد پیروز این بحث شده با طعنه سوالش رو پرسید ولی نه اون و نه جونگ کوک انتظار این جواب تهیونگ رو نداشتن
+اخه دوست پسر من عادت نداره اسمشو به غریبه ها بگه حتی منم وقتی که توم میکوبه اونو ددی صدا میکنم!