گائون درحال سروکله زدن با قفل بود. یوهان از پشت بهش چسبیده بود و داشت گردنشو میبوسید.
گائون درحالی که سخت روکارش تمرکز کرده بود، گفت:
"بایستا، آهه... صبرکن، یوهان"دستاش میلرزیدن. قفل برا کلید خیلی بزرگ بود و نمیتونست چجوری بندازتش تو تا بتونه در لعنتیو قفل کنه.
"ولش کن"
یوهان درحالی که نیپلای سخت شدهی مرد جوون رو نوازش میکرد، در گوش گائون زمزمه کرد.گائون درحالی که سعی میکرد جلوی نالهشو بگیره، بین نفس نفس زدناش فحشی زیرلب داد.
"این دیگه چجور قفلیه؟"یوهان پوزخندی زد.
"ما تازه نامزد کردیم و تو به یه در بیشتر از من توجه میکنی؟"
انگشتاش رو شکم سفت گائون درحال حرکت بودن و درست لبهی شلوارش متوقف شدن.گائون با شنیدن صدای کلیک قفل، نفس راحتی کشید و بعد به طرف یوهان خم شد و با لبخند سر به سرش گذاشت.
"من تمام و کمال مال توعم رئیس کانگ"یوهان سرزنشش کرد و با تندی گفت:
"خیلی طولش دادی، قاضی کیم"
دلش میخواست گائون بیشتر بحث کنه. قیافهی عصبانیش خیلی کیوت میشد.گائونم با لحن خودش جوابشو داد.
"تقصیر خودته کمکم نکردی"
میدونست همین الاناست که نالهش در بیاد و رسواش کنه.یوهان درحالی که دستشو به طرف پایین تنهی گائون میبرد، لبشو رو گوشش چسبوند و گفت:
"ببین چقدر سفت شدی"گائون که احساس میکرد پاهاش تحمل وزنشو ندارن زمزمه کرد:
"بریم رو تخت..."
ولی یوهان اجازه نداد.مرد جوونتر با ملایمت به دیوار چسبونده شد و یوهان رونشو بین پاهای گائون فشرد.
"حواسم بهت هست پس بیا یکم همینجوری بمونیم"
صدای یوهان خشدار بود. صورت قرمز و چشمای خمار گائون، بیشتر تحریکش میکرد.با چسبیدن بدناشون بهم، گائون زمزمه کرد:
"دوستت دارم یوهان"
احساس میکرد نش داره آتیش میگیره.بخاطر همین بود که تو این یه هفته انجامش نداده بودن. از اولم برنامهی یوهان همین بود. میخواست گائون حساستر از همیشه باشه.
همو میبوسیدن و زبوناشون همدیگه رو لمس میکرد. گائون بیشتر تحریک شده بود."لطفا...بیشتر لمسم کن"
بالاخره بین بوسههاشون به التماس افتاد و خودشو بیشتر به یوهان چسبوند.یوهان بوسهای روی گونش کاشت و پوزخندی زد.
"کجارو، هوم؟"
صدای بمش تو گوش گائون نفوذ کرد."بهم بگو گائونا"
با نشنیدن جوابی از گائون، بیشتر اصرار کرد."اینجا؟"
با نیشگون گرفته شدن نیپلاش، رعشهای به تنش افتاد و نالهای از بین لباش خارج شد.
YOU ARE READING
Save me [The Devil Judge]
FanfictionThe devil judge Couple: Kang yohan & Kim gaon Genre: Bl, Angst, Romance Author: @4lice_